3 کتاب برتر از ژانت والز

گاهی اوقات بیشتر از این است که داستانی که گفته می شود شما را مجبور به گفتن کند. این چیزی است که برای a اتفاق افتاد ژانت والز نویسنده خودساخته موفق از مرور باز و دردناک زندگی خود.

رویای آمریکایی بدون کابوس های مناسب قابل درک نیست ، آن سختی هایی که هر شهروند عادی به اراده آهنین و حداکثر فداکاری نیاز دارد. زیرا کشوری که به عنوان کشور فرصت ها شناخته می شود ، معمولاً مانند هر مکان دیگری ، بین حلقه های بسته آنها را ارائه می دهد.

جدای از جزئیات خاص، نکته این است که دیوارهایی که از آن تجربه زندگی تشکیل شده است، یک داستان خانوادگی واقعی و خام، عاشقانه از این جهت که در نهایت غم انگیز و غلبه کننده بود. سپس، البته، توانایی اساسی برای روایت با لحن ذهنی موهبت روایی که ژانت پیدا کرد، قطعاً نتیجه آن رویارویی صمیمانه با هر آنچه اتفاق افتاد، وجود دارد.

در نهایت والز از نوعی ارتقاء و پیشرفت کاری که بسیاری از ما انجام داده ایم ، نویسنده شد ، یک مجله نگه دارید. از آنجا که همه چیز از آن پرونده تجربیات او متولد می شود ، نوشتن زندگی روزمره در مورد او یک ادیسه ساخته است تا در نهایت نمونه ، انگیزه و جذب خوانندگان از هر قشر از زندگی باشد.

البته به این نکته نیز کمک می کند که ژانت والز در زمان انتشار اولین کتابش روزنامه نگاری با ارزش بود. به این ترتیب همه چیز توطئه کرد به طوری که والز همانطور که به ندرت به خاطر می آید تبدیل به یک رونق ادبی شد.

3 کتاب برتر توصیه شده توسط ژانت والز

قلعه کریستالی

زندگی شکننده است ، دقیقاً مانند یک کریستال بزرگ. در بدترین حالت ، می تواند به هزار قطعه برسد ، بدون ترکیب مجدد احتمالی و با خطر شکستن برش در تلاش. یک قلعه کامل را به عنوان استعاره ای برای خانواده تصور کنید که همه با شیشه های درخشان با درخشش های شگفت انگیز خود بلند شده اند ...

چند بار در زندگی با کتاب های استثنایی روبرو می شویم. کتابهایی که آرام آرام خود را بر ما تحمیل می کنند ، ما را با جادوی خود احاطه کرده اند و در قلب ما جا خوش کرده اند تا هرگز رها نشوند. این داستانی است که ژانت والز ، روزنامه نگار موفقی که سالها یک راز بزرگ را پنهان کرده بود ، بیان کرد. آن خانواده اش. خانواده ای در عین حال عمیقا ناکارآمد و فوق العاده زنده ، پر جنب و جوش.

پدر، رکس، مردی کاریزماتیک و مشتاق است که می‌تواند اشتیاق خود را به زندگی به فرزندانش منتقل کند. او به آنها فیزیک، زمین شناسی یاد می دهد، برای آنها داستان می گوید. اما رکس یک الکلی است و وقتی مست است تبدیل به فردی مخرب و غیرقابل اعتماد می شود.

مادر یک روح آزاد است، نقاش بسیار مغرور به هنر خود که از ایده یک زندگی معمولی متنفر است و حاضر نیست مسئولیت بزرگ کردن چهار فرزند خود را به عهده بگیرد. خانواده والز یک خانواده سرگردان است. آنها اینجا و آنجا زندگی می کنند و تا جایی که می توانند زنده می مانند. بچه‌ها یاد می‌گیرند که از خودشان مراقبت کنند، از یکدیگر محافظت کنند و در نهایت موفق می‌شوند از دایره جهنمی که خانواده برای رفتن به نیویورک تبدیل می‌شود فرار کنند.

در راه شبهایی وجود دارد که آنها در فضای باز در صحرا می خوابند ، روستاهایی که یک هفته به مدرسه می روند ، همسایه هایی که به آنها کمک می کنند و انواع سوء استفاده ها را دارند. داستانی دگرگون کننده در مورد جنون ، فقر و عشق. یکی از آن کتابها پس از خواندن که نمی توان آن را یکسان نگه داشت ، اما برگهای آن برای همیشه تغییر کرد.

قلعه کریستالی

اسب های وحشی

همه چیز شروع می شود. هنگامی که والز هر آنچه را که در رابطه با تجربیات خانوادگی خود داشت ، منتشر کرد ، وقت آن رسیده بود که شخصیت ها و پرتره هایی را که می توانند یک کتاب کامل را پوشش دهند ، توضیح دهد.

لیلی کیسی اسمیت ، قهرمان و پیشگام در غرب وحشی آمریکا ، تقریباً ده سال در کلبه ای در صحرای تگزاس زندگی کرد. با وجود فقر شدید که او در کنار والدینش زندگی می کرد ، او به زودی معلم جوانی در شهری واقع شد که 28 روز دورتر از آن سوار بر اسب بود ، و این آغاز یک سری چالش ها در سرزمین نویدبخش و در عین حال ناملایمات بزرگ بود. به

پس از ازدواج با مردی متعصب ، او را رها می کند تا با مرد دیگری که صاحب یک مزرعه است با او صاحب دو فرزند شود - یکی از آنها رز مری والز ، مادر قلعه کریستالی ، و در تمام این مدت او سوار رودو ، مربی اسب ، بازیکن پوکر بی رحم می شود و با آرزوی بهبود خود و دفاع آتشین خود از آزادی زنان ، غیر ممکن را انجام می دهد تا او و خانواده اش زنده بمانند. قرن بیستم ژانت والز می خواست در مورد دوران کودکی مادرش بنویسد ، اما زندگی مادربزرگ به پایان رسید. در پایان همه چیز توضیحی دارد ...

اسب های وحشی

ستاره نقره ای

شاید این شخصیت پردازی از دختری باشد که به سختی توانست دوران کودکی خود را در این طرح تکرار کند. شرایط حاکم است، آنها ما را تغییر می دهند، گاهی اوقات بلوغ را پیش می برند... اما همیشه وقت آن است که دوباره به کودکی که قرار بودیم نگاه کنیم تا به سؤالات او پاسخ دهیم، حتی اگر از طریق یک رمان باشد.

دهه هفتاد در یک شهر کوچک در کالیفرنیا. "بین" هولادی دوازده ساله است و خواهرش لیز پانزده ساله است که مادر آنها "برای یافتن خود" آنها را رها می کند و در موسیقی موفق می شود. اگرچه او پول هایی را برای آنها باقی می گذارد تا یک یا دو ماه زنده بمانند ، اما دختران می ترسند که توسط خدمات اجتماعی انتخاب شوند و تصمیم می گیرند با اتوبوس به ویرجینیا بروند ، جایی که عمویشان تینسلی در عمارت متلاشی شده ای زندگی می کند که متعلق به خانواده او بوده است. نسل به نسل

اما شهر کوچکی که در آن متولد شده اند از زمان ترک آنها بسیار تغییر کرده است. و زندگی بسیار متفاوت است. در مواجهه با کمبود پول ، این دو خواهر باید کارهای کوچکی را برای جری مادوکس ، سرپرست قدرتمند کارخانه پنبه آغاز کنند.

دختران مجبورند برای شروع مجدد با داستان پنهانی که پدرشان است و چرا مادرشان مجبور به ترک ویرجینیا شده است ، سازگار شوند. ژانت والز بار دیگر با رمانی در مورد خانواده ، دوستی و پیروزی عدالت در مواجهه با او حرکت می کند. ناملایمات و در مورد افرادی که راهی برای دوست داشتن دیگران و جهان با وجود همه ایراداتشان پیدا می کنند.

ستاره نقره ای
5/5 - (15 رای)

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.