بهترین کتاب های پائولا بوتلیه

خودنشر در حال حاضر رگه مولدتری برای نویسندگان نسبت به ارسال دست نوشته ها و تماس های سرد برای ناشران در حال انجام است. کار طعمه انداختن و انتظار است، مثل ماهیگیران خوب... فقط بدون شک طعمه باید خوب باشد. و خوانندگان در نهایت، مانند ماهی های گرسنه، کسانی هستند که گاز می گیرند و کنجکاوی ناشران بزرگ را در جستجوی گله های ماهی برمی انگیزند...

این مورد است پائولا بوتلیر اکنون. اما نمی توانیم فراموش کنیم که همین اتفاق در مورد شرکت های بزرگ امروزی که قبلاً ادغام شده اند مانند Javier Castillo به اوا گارسیا سانزدر میان بسیاری دیگر... همانطور که می‌گویم، در حال حاضر خوش‌شانس پائولا بوتلیه پس از جلب توجه و ایجاد آن اثر دهان به دهان است که کیفیت روایی را تحت قضاوت و معیارهای بی‌تردید مردم تایید می‌کند.

اینگونه است که پائولا در حال بلند شدن است. فقط این که پرونده او دارای ظرایف بسیار خاصی است، زیرا او ذوق ژانر نوآر و آگاهی از منابع پلیس اصلی را نشان می دهد که تعداد کمی از نویسندگان فعلی، غوطه ور در دراماتیک ترین نوآر، قادر به بازتولید آن هستند. مسئله دیدن آثار بعدی او خواهد بود، اما در حال حاضر پیشنهادهای بوتلیه به لطف تعادل بین هدف جنایتکار و آن نقطه استنباط پلیسی که در رمان فعلی در مه های زمان گم شده به نظر می رسد، مزاحم و حکایت می کند. از جنسش 100% توصیه می شود

بهترین رمان های توصیه شده توسط پائولا بوتلیه

در چشم هیچکس

این همان چیزی است که جنایت کامل از آن تشکیل شده است... شما باید آن را در چشم هیچکس مرتکب شوید. نتیجه سروصدای افتادن آن درخت در جنگل است بدون اینکه کسی آنجا باشد تا مشخص کند که آیا این سروصدا رخ داده است یا نه... سپس پژواک هایی است، آن تداوم کور زمان برای بازیابی ناشناخته ترین گذشته اش. و البته، نتیجه می تواند در زمان حال دگرگون کننده باشد، از آخرین تلاش طنین برای حقیقتی که همیشه در برخی وجدان زندگی می کند.

تهدیدی بر شهر تورکی در انگلیس آویزان است که همه ساکنان آن را تهدید می کند. تنها دختر ثروتمندترین خانواده منطقه بدون به صدا درآوردن زنگ خطر ناپدید می شود تا اینکه پیامی هولناک با خون روی دیوارهای یتیم خانه محلی نقش می بندد.

هیچ کس در امان نیست و تصادفی وجود ندارد. یا اینطور فکر می کند مرا، یک روزنامه نگار جوان جنایی که موقعیتش توسط همکار جدیدی که به تازگی از لندن آمده است، تهدید می شود. برای به دست آوردن انحصاری ناپدید شدن، او سعی می کند پرونده را در برابر پلیس حل کند. اما این آسان نخواهد بود، زیرا بازرس مسئول، هری مور، مظنونان را بهتر از هر کسی می شناسد.

پائولا بوتلیه ما را در داستان هیجان انگیز و جذاب شهری کوچک غوطه ور می کند، جایی که وقایع گذشته همیشه حقایق زمان حال را تحت الشعاع قرار می دهد. رمانی که در آن تنها کسانی که می دانند چگونه راز را به عنوان یک نویسنده بزرگ فاش کنند، می توانند فراتر از چیزی که هیچ کس نمی بیند، نگاه کنند.

از نظر هیچکس، پائولا بوتلیه

قتل یک مجرم

جرم است یا عدالت؟ زیرا فراتر از دادگاه‌ها و توگا‌ها که به‌عنوان فضاها و نمادهای حق مجازات برپا شده‌اند، همیشه ایده چشم در برابر چشم به‌عنوان پایه‌ی حق نهایی خشونت به‌عنوان راه‌حل باقی می‌ماند، زیرا انسان‌ها حداقل دلیل و با نیاز او به انتقام. فقط این موضوع در جوامع پیچیده تر پیچیده تر می شود. این داستان جذاب حول این ایده حرکت می‌کند و افق‌ها را در تورکی که به طرز فزاینده‌ای عجیب آشنا می‌شود، گسترش می‌دهد...

مردم تورکی از جنایات جان بارتون، سردبیر روزنامه محلی مطلع شده اند. داستان های وحشتناکی که از او نقل می شود و حتی روزنامه اش هم نتوانسته آن را ساکت کند، به گوش همه رسیده است. پس از چندین روز شهادت، بارتون تصمیم می گیرد مخفی شود و با کسی ارتباطی نداشته باشد. اما به زودی بدن بی جان او، کاملاً کتک خورده، در خانه اش ظاهر می شود. این رویداد بار دیگر گزارشگر Mera و مدیر پلیس هری مور را در مسابقه ای برای کشف رازهای غرق شده در گذشته که در زمان حال به سطح می آیند گرد هم می آورد.

قتل یک مجرم به زندگی شخصیت ها می پردازد در چشم هیچکس، اولین کار ادبی پائولا بوتلیه است و او را به عنوان یکی از امیدوارکننده ترین صداهای رمان جنایی کنونی اسپانیا تقدیم می کند. داستان ما را به شهری پر از رمز و راز برای حل کردن می برد، اما در این مورد هر چه بیشتر تحقیق کنند، مظنونان بیشتر می شوند...

قتل یک مجرم، بوتلیه

خیلی دیر نشده

قربانیان فراموش شده از سرنخ های نامفهومی که فقط بی باک ترین و زیرک ترین ها قادر به یافتن آن هستند، عدالت را فریاد می زنند. زیرا هر عمل خشونت آمیز پژواک رازی را ایجاد می کند که برخی از قلب ها آن را پنهان می کنند، گاهی اوقات در میان تاریکی غیرقابل درک از عجیب ترین توجیهات مرگ.

در یک کوچه تاریک در مرکز لندن، دختر یک سیاستمدار برجسته به دار آویخته شده پیدا می شود. صبح روز بعد روزنامه ها اعلام می کنند که این یک خودکشی است و پلیس به طرز مشکوکی تلاش می کند پرونده را ببندد. در همان روز، بازرس هری مور یک مأموریت مرموز دریافت می کند: شخصی می خواهد او را به عنوان یک بازرس خصوصی استخدام کند و او حاضر است برای کشف حقیقت دست به هر کاری بزند.

بعد از اتفاقات وحشتناکی که گذشته خانواده او و شهر کوچک تورکی را تکان داد، روزنامه‌نگار جوان مرا نیاز داشت که دور شود و از صفر شروع کند. با این حال، اندکی پس از شروع یک روال جدید آرام در پایتخت انگلیس، برادران هری و لوکا مور به زندگی او بازگشتند و بار دیگر به کمک او برای کشف یک راز تاریک نیاز دارند. هیچ وقت برای فهمیدن حقیقت دیر نیست

خیلی دیر نشده
امتیاز دادن به پست

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.