تعداد کمی هستند که آخرالزمان را ورود یک سیارک بزرگ می دانند که گرد و غبار ابدی را بر فراز جو زمین بلند می کند. و فقط این همان چیزی است که این رمان دارد بن اچ وینترز. به سختی چند ماه مانده تا همه چیز تمام شود. تمدن ما آخرین ضربات خود را با پیش بینی سرنوشتی معصوم و نزدیک می دهد. یک کودتا از جانب خدا، یک تصادف کیهانی دقیق...
دنیای تسلیم در حال تسلیم شدن به هرج و مرج است و منتظر است تا سیارک 2011GV1 خود را در دنیایی که در سایه آن رنگ پریده است جاسازی کند. کاخ هنک پلیسی است که آنقدر به کار خود اختصاص داده است که حتی با دانستن اینکه پایان کار نزدیک است، نمی تواند از ایفای نقش خود دست بکشد. او در اطراف خود تماشا می کند که چگونه مردم تلاش می کنند تا به بهترین شکل ممکن با واقعیت جدید روبرو شوند. هر یک به نوعی تسلیم آخرین آرزوهای خود می شود یا عقاید و مذاهب نوازش می کنند یا از غارت سوء استفاده می کنند یا به خوبی می دانند کجا ...
او، کاخ هنک، همچنان هر روز با نشان پلیس خود از خواب بیدار می شود و در مواجهه با افزایش نامتناسب خودکشی ها، به دار آویختن یک شخصیت به شدت توجه او را جلب می کند. آن فرد چیز خاصی دارد که خودکشی او را عملی بی معنی می کند. حس بویایی او، همان حسی که بارها با موفقیت همراهش شد، باعث میشود که فکر کند در موردی چیز عجیبی وجود دارد که با توجه به شرایط بحرانی، هیچکس سودی نمیپردازد.
اما جستجوی او برای یافتن پاسخها ممکن است او را مجبور به دانستن چیزهایی فراتر از آن چیزی که امیدوار بود میتوانست یکی از آخرین پروندههای او باشد، پیش از تسلیم شدن در پایان همه چیز، قرار دهد.
طرحی پیشنهادی که به لطف دیدگاه هوشمندانه این آخرین پلیس، می تواند دوره های غیرقابل پیش بینی را طی کند.
می توانید کتاب را بخرید آخرین پلیس، رمان بن اچ وینترز. اینجا: