3 کتاب برتر از جان لانچستر شگفت انگیز

هر کسی که گاه و بیگاه از اینجا عبور می کند ، ممکن است متوجه شده باشد که دیستوپیا چیزی است که تا آنجا که به خاطر می آورم بر من غلبه کرده است. من در سالهای Mad Mad یا Blade Runner بزرگ شدم و در مزرعه شرکت می کردم اورول یا وزارتخانه های هاکسلیبنابراین ، هر چیزی که درباره آینده احتمالی ، عجیب و خاکستری صحبت می کند ، یک موضوع برنده برای من است.

همه اینها به این دلیل است که جان لنچستر به تازگی یکی از آن دیستوپیا های اخیر را با نکته فلسفی و حتی جامعه شناختی آن نوشته است ، این روزها ...

اما فراتر از دیستوپی ، لانچستر سه دهه خوب خود را صرف ادبیات پوزو کرده استدر مورد نقشه هایی که مکانهای متداول در جهان ما مکرراً به سطح دیگری پیش می رود ، آنجا که لانچستر شخصیت های خود را عروسک های جاه طلبی ها ، ناامیدی ها و اشتیاق خود به مقاصد می کند ، تقریباً همیشه به همان اندازه خام و دور از محدودیت های مشابهی است که در کنار هم قرار گرفتن آنها وجود دارد. زمین.

اگرچه ، در اعماق وجود ، شخصیت های لانچستر بیشتر لحن عجیبی هستند ، ملودی ای که با زندگی هر دو ، قدرتمند یا فروتن همراه است. زیرا صفحه بازی برای همه چیز یک است. و شانس جزء است که می تواند به طرز جادویی در استثناء خود نسبت به غیرقابل پیش بینی ترین حالت متعادل شود.

لانچستر نیز انگار همه اینها کافی نیست ، کتابهای خود را در زمینه اقتصاد با نکاتی آموزنده و متناسب با مفاهیم انتقادی خود در مورد وضعیت کنونی سرمایه داری می نویسد. ولی اون یک ماجرای دیگه است. در اینجا ما قصد داریم به قسمت داستانی بپردازیم که اگرچه تمایل دارد در آینده اقتصادی توطئه هایی را ایجاد کند ، اما در نهایت با چیچا به درون داستانهای داخلی تبدیل می شود.

3 رمان برتر توصیه شده توسط جان لنچستر

دیوار

دیستوپی اعلام شده که هر نویسنده ای با آپارتمان باید یک بار با آن روبرو شود. از آنجا که جرأت داریم فرض کنیم ، سناریوی زیر را هنگام حرکت در این جهان مطرح می کنیم ، خلاصه ای از تخیل ، روح انتقادی ، وجدان اجتماعی و سیاسی و اراده برای انجام فلسفه و اومانیسم است. تقریبا هیچی…

یک دیستوپی جذاب و نگران کننده که به عنوان تمثیلی قدرتمند از دنیای کنونی و ترس هایی که غرب را فرا گرفته است ، عمل می کند. کاوانا به دیوار می آید تا به یکی از گشت های مدافع بپیوندد که بخشهای مختلف را از تلاش دیگران محافظت می کند. این خارجی ها سعی می کنند آن را از دریا صعود کرده و به کشور جزیره حمله کنند ، که باید از خارج خود را از زمان وقوع تغییر محافظت کند ، که علاوه بر موارد دیگر باعث افزایش سطح دریا نیز شد.

کاوانا ملزم به خدمت دو ساله است و تنها راه اجتناب از آن تبدیل شدن به نژاد و داشتن فرزند است ، فعالیتی که باعث ایجاد اکراه و سردرگمی در جهان پس از فاجعه می شود. بدن مدافعان مختلط است و کم کم کاوانا با هیفا ، یکی از زنان رابطه برقرار می کند. و در همین حال ، با گشت زنی در دیوار در انتظار حمله احتمالی ، روزها و شبها می گذرد و ترس پراکنده و سرما نفوذی در یک انتظار بی پایان که می تواند به یاد ارتش ارتش بیفتد ، جمع می شود. صحرای تارتارها توسط Buzzati.

وقتی حمله هولناک سرانجام اتفاق می افتد ، شاید هیچ چیز آنطور که انتظار می رفت نباشد ، شاید کسی که آنطور که به نظر می رسید ، نباشد ، شاید نقش مدافعان و مهاجمان دوباره تعریف شود ... جان لنچستر دیستوپی نگران کننده ای نوشته است که به طرز ماهرانه ای داستانهای علمی تخیلی و علمی تخیلی را با هم ترکیب می کند. روایت ماجراجویی برای مقابله با مسائل بسیار جاری با جاه طلبی بزرگ. رمان او ترس از متفاوت ، ترس از آینده و همچنین ترس از خود را بررسی می کند. نتیجه یک اثر پوشاننده و آزاردهنده است ، با پخش یک افسانه مدرن و یک پایان شگفت انگیز و تکان دهنده.

دیوار

سرمایه

اقتصاد نشانه زمانه است. ساختار بسیار انسانی پول و بازارهای آن به طور مکرر به هیولا تبدیل می شود که می تواند موجودات خود را با لذت کباب بلعید. این یکی از آن رمان هایی است که در مورد سرنوشت شخصیت هایی که توسط اقتصاد کلان اژدر شده اند و همه چیز را تماشا می کند صحبت می کند. یک اقتصاد کلان ترسناک ، مشکوک و کاذب که قادر است هر چیزی را در جنون خود زنده نگه دارد.

همه آنها در خیابان لندن زندگی یا کار می کنند. برخی یکدیگر را می شناسند ، برخی دیگر نمی دانند ، اما تقریباً همه آنها در نهایت از هم عبور می کنند. راجر یونت یک بانکدار سیتی است که انتظار دارد حق بیمه سالانه کافی برای پرداخت هزینه خانه دوم خود داشته باشد. او در حال حاضر دو ماشین دارد و همچنین دوست دارد دو زن داشته باشد. و این که دومی نسبت به حالت رسمی خود کمتر سرسخت بود ، اما به نظر نمی رسد.

قبل از رسیدن به آرزویش ، او بدون شغل ، با بدهی و تحت مراقبت از پسر کوچکش رها می شود ، زیرا تنها همسر هنوز او را موقت ترک می کند. احمد پاکستانی است که صاحب مغازه و دو برادر است ، یکی تنبل و اصولگرا ، دیگری کارگر و دموکرات.

وقتی مادرش از پاکستان می آید ، او آماده انتقاد از همه چیز به جز پسر مذهبی دیوانه وار است ... پتونیا نیز وجود دارد ، پیرزنی که نمی داند نیم میلیون پوند در خانه اش پنهان شده است. و زبیگنیو ، آجرچی لهستانی ، و اسمیتی ، هنرمندی رسوایی که هیچ کس نام واقعی او را نمی داند و ما فقط نوه پتونیا را می شناسیم ...

در همین حال ، بحران اقتصادی در حال شکل گیری است و هر یک از ساکنان خیابان یک کارت پستال بین تهدیدآمیز و شوم دریافت می کنند که می گوید "ما آنچه شما دارید می خواهیم". آیا خانه شما ، گنجینه های پنهان شما ، خواسته های شما ، اعتراف شده و ناگفتنی خواهد بود؟ پایتخت یک رمان عالی از "زندگی متقاطع" ، مانند داستانهای جوزف روث ، جان دوس پاسوس یا استفان زویگ ، با نقاشی دیواری معاصر عالی ترکیب می کند.

سرمایه

بندر عطرها

کشف حقایق ثروتمندان نوپا همیشه جالب است. کسانی که افسانه خاص رفاه خود را از پایین به بالا بیان می کنند. تام استوارت کشتی خود را قاطعانه قبل از شروع جنگ جهانی دوم برد و همه چیز را با خود برد. آنها روزهای طوفانی و شوم بودند. اما روزهای تاریک فرصت ...

در کشتی که تام استوارت را در سال 1935 به هنگ کنگ برد ، ماریا نیز در حال سفر بود ، راهبه جوان چینی که او را به اولین کلمات خود در کانتونی رساند ... سالها بعد ، در دهه نود ، داون استون ، روزنامه نگار بدبین زندگی او در لندن ، او در هنگ کنگ مستقر می شود ، جایی که وقایع نادرست او در مورد میلیونرهای محلی توجه صاحب مجله ای را که آنها را منتشر می کند ، جلب می کند ، با مشخصات بیش از حد مبهم.

و او همچنین زندگی جدیدی را پیدا خواهد کرد متیو هو ، پسری پناهنده که پدرش قربانی انقلاب فرهنگی در چین شد ، و اکنون یک تاجر جوان است که در میان تشنج های اقتصاد بازار و فشارهای مافیاهای محلی برای شرکت خود می جنگد. به

در اطراف این سه شخصیت ، شخصیت دیگر رمان شلوغ می کند ، هنگ کنگ افسانه ای ، مستعمره عجیب و غریب و اکنون شهر مدرن مهاجران و آزمایشگاه دیوانه وار سرمایه داری مدرن.

بندر عطرها
4.9/5 - (12 رای)

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.