3 کتاب برتر از ساول بلو

ادبیات یهودی ، با بسیاری از خالقان بزرگ خود در سراسر جهان پراکنده ، یک تاریخ نگارش شدید زمان اخیر ما را تشکیل می دهد. قرن بیستم نوعی انکار کامل مردم منتخب و سرزمین موعود بود ، پس از آنکه دیاسپورا چند قرن به محکومیت تبعید تبدیل شد. نوعی سرنوشت فرض شده که در نهایت برای حفظ آن هویت با ریشه های قدرتمند خواسته و به نوبه خود انکار شد.

نویسندگان دوست دارند اشتفان تسوایگ, پریمو لوی، یا اخیراً از دست رفته است فیلیپ راث (که با او رابطه شبه شبانه روزی داشت) و آموس اوز آنها به عنوان قلم برای اهداف یک جامعه خدمت می کردند. این غیرقابل انکار است که این سرگردانی عملاً بی دولت ، یا حتی رنج مستقیم نفرت در بدن آنها در برخی موارد ، نگرانی های روایی را برانگیخته است که بین وجودی ، مزمن و توصیفی تبدیل به ادبیات شده است.

در قسمتی که تا ساول بول (بله، بالاخره به او می رسم)، ما به جنبه تراژیکیک این انبوهی از نویسندگانی می پردازیم که با همان ریشه ها و همان قرن بیستم گروه بندی شده اند که مصمم هستند آنها را به عنوان مجرم همه بدی ها معرفی کنند.

مطمئناً سائول نوعی از یهودیان نسل دوم بود که "فقط" ریشه های عبری خود را از طریق آداب و رسوم و سنتهای خانوادگی صادر شده به ایالات متحده به عنوان داروی چاره ساز برای همه انواع مهاجران تلقی می کرد. اما با این وجود ، زمینه سامی بسیاری از شخصیت های خود را می پوشاند ، با این قصد جبران کننده یهودیان که با شرایط جدید خود در هر نقطه از جهان سازگار شده اند.

Saul در زیر 3 کتاب برتر توصیه شده است

دوک

موسی هرتزوگ چیزی شبیه به Ignatius reilly به خاطر هوش و ذکاوتش محکوم شد تا سفاهتش. و افراطی ها همیشه خارج از محدوده هستند زیرا از طبقه متوسط ​​متمایز هستند. اما در این انحرافات، همانطور که مشهود است، بزرگترین ضدقهرمانان اجتماعی، مقاومت در برابر تحمیل، امید در برابر لغو و بیگانگی را می‌یابیم.

ما رحمت مشابهی را برای هرتزوگ احساس می کنیم و از اینرسی جهان ابراز تاسف می کنیم که چنین مرد درخشانی را زیر پا می گذارد تا فریب های معمول شیوه زندگی ما و رفاه تحمیلی بین استعفا و ناامیدی دفن شده را برملا کند.

هرتزوگ بازنده بازنده بودن است ، زیرا باتلاق تناقضات را کشف کرده است که هوشمندانه ترین سود را به همراه دارد. فقط قیمت بصیرت در زندگی عملی بسیار گران است. هرتزوگ همه چیز دارد اما هیچ چیز باقی نمانده است.

و گاهی اوقات به نظر می رسد که او فقط می تواند در مورد دنیایی که علیه او توطئه شده است صحبت کند ، مانند بی پناه ترین قطب مقابل آن ، ایگناتیوس ریلی ...

دوک

میراث هومبولت

چارلی سترین داستان جالبی دارد که می تواند از علاقه اش به ادبیات برای ما بگوید ، اشتیاقی که در مورد او او را به قله ای رسانده است که از آنجا با بیهودگی ها و گمراهی عجله کرده است.

شهادت چارلی عمدتاً از طریق بازتاب های او ، نثر پیچیده اما در عین حال چابک ، ادغام شده است ، به طوری که شما از قضاوت درک شده ای که این غوطه ور شدن در شخصیت و شرایط او را توجیه می کند ، جدا نمی شوید و از آن لذت نمی برید.

وقتی چارلی به یکباره به شیکاگو برمی گردد ، دنیای او به هم می ریزد ، در پنجاه سالگی همسرش او را ترک می کند و معشوق او بیش از پیش به او فشار می آورد تا زمانی که از نظر جسمی و مالی خفه شود.

خط نجات او شاعر مورد ستایش هومبولت خواهد بود ، که با او به نامه ها وفادار بود و میراث دگرگونی را برای وجود خود در حال افول برای خود نگه داشت.

میراث هومبولت

هندرسون ، پادشاه باران

نویسنده و اندیشمند بزرگ ، تمثیلی سبک تر را با مقدار زیادی طنز و با آن زمینه انتقاد درباره وضعیت انسان و محدودیت های آن ، مورد خطاب قرار می دهد.

یوجین هندرسون خسته می شود و در میلیون ها نفر پیچیده شده است. به آن لحظه رسیده است که چیزها به طور موقت (یا دائمی) معنای خود را از دست داده اند. یوجین قبل از اینکه روی کاناپه ای در مقابل روانکاوی دراز بکشد تا معنای زندگی را کشف کند ، تصمیم می گیرد خود را در جایی پیدا کند که هیچکس در وسط قاره آفریقا به دنبالش نبود.

خانه جدید او یک کابین با قبیله آفریقایی خواهد بود که در آن احساس می کند که شهر بزرگ و مهمانی های بزرگ از او سرقت کرده اند. نشاط او خنده دار است و خود روستاییان از این مرد اراده شگفت زده می شوند.

تا باران ببارد ... آن وقت است که یوجین هندرسون به بهشت ​​فرستاده شده تبدیل می شود. و سپس همه چیز برای همسایگان جدید آنها منطقی به نظر می رسد.

هندرسون ، پادشاه باران
5/5 - (7 رای)

1 نظر برای “3 کتاب برتر ساول بلو”

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.