3 کتاب برتر از ریس مونفورته

La افسانه تاریخی این ژانری است که می‌تواند میزبان بسیاری از پیشنهادهای روایی باشد که به آن محیط گذشته می‌روند تا در نهایت تاریخ را از طریق درون‌داستان‌های شاداب بازنویسی کنند. و در آن جنبه باز، در آن جریان غنی تاریخ، روزنامه نگار به طور استثنایی حرکت می کند. رییس مونفورت، یکی از قوی ترین نویسندگان پرفروش فعلی در اسپانیا.

سال‌ها توسعه روایی بوده است که در آن این نویسنده با لمس فمینیستی خود، رمان‌های متفاوتی را تحسین کرده است و نقش زنان در تاریخ را که به همان جهان زنانه متعهد هستند، اثبات می‌کند. جهانی بسیار غنی از نیاز انتقام جویانه اش و در عین حال کاملا طبیعی در فضایی ادبی که در آن تسخیر امر زنانه برای همه جنسیت ها و انواع شخصیت ها، بدون کلیشه های زمان های دیگر باز است.

جهش از امواج رادیویی ، که در آن نویسنده قبلاً صدایی با شخصیت به دست آورده بود ، به اشعار ، تأثیری با کار خوب در رمان های جدیدی که او ارائه می داد و جوایزی که در حال جمع آوری بود تأیید شد.

3 رمان برتر توصیه شده توسط رییس مونفورت

نوازنده ویولن قرمز

ادای احترام به شخصیت هایی در تاریخ که به ندرت در مقام رسمی از آنها یاد می شود، ضرری ندارد. و البته وظایف جاسوسان و دیگر بازیگران در سایه دیپلماسی، در دوره ای منحصر به فرد مانند جنگ سرد، از نظر وظایف اجرائی و راستی آزمایی به عنوان پیشرو هر نهاد اطلاعاتی، وظایف خاص خود را دارد. بیایید با اتفاقی که برای آفریقا دولاس هراس افتاد به آنجا برویم...

"اما اون زن کیه؟" بیشترین سؤال شنیده شده در دفاتر سیا بود. چه کسی ریسمان جاسوسی جهانی، خنثی کردن عملیات اطلاعاتی، پیچاندن اراده‌ها، پوست انداختن، هدایت مأموریت‌های غیرممکن، کشف اسرار دولتی و ترسیم خطر جنگ جهانی سوم را در تابلوی جنگ سرد می‌کشید؟ آن زن اسرارآمیز آفریقای دلاس هراس اسپانیایی بود که به مهم ترین جاسوس شوروی قرن بیستم تبدیل شد.

او که توسط سرویس‌های مخفی استالین در بارسلونا در طول جنگ داخلی اسپانیا دستگیر شد، بخشی از عملیات ترور تروتسکی در مکزیک بود، به عنوان یک اپراتور رادیویی -ویولونیست- در اوکراین با نازی‌ها جنگید، در پربارترین تله عسل KGB بازی کرد. هنگامی که او با نویسنده ضد کمونیست فلیسبرتو هرناندز ازدواج کرد و بزرگترین شبکه ماموران شوروی را در آمریکای جنوبی ایجاد کرد، او اثر خود را در جاسوسی هسته‌ای در خلیج خوک‌ها بر جای گذاشت و با فریدا کالو، دیگو ریورا یا ارنست همینگوی از جمله فامیل بود. دیگران. زندگی پر از خطر، رمز و راز، زرق و برق و هویت های مخفی متعدد تحت یک نام مستعار: میهن. حتی رابطه شخصی او با قاتل تروتسکی، رامون مرکادر، او را از اهدافش جدا نکرد، اما او برای وفاداری خود به اتحاد جماهیر شوروی و به خودش چه قیمتی باید بپردازد؟

خاطره اسطوخودوس

مرگ و معنای آن برای کسانی که هنوز مانده اند. غم و اندوه و این احساس که از دست دادن آینده را نابود می کند، گذشته ای را ایجاد می کند که ظاهری غم انگیز دردناک به خود می گیرد، ایده آل سازی جزئیات زمانی ساده، نادیده گرفته شده و کم ارزش.

یک نوازش حکایتی که هرگز باز نخواهد گشت ، یک گرمای انسانی ، یک بوسه ... ، همه چیز شروع به متورم ساختن خیالی گذشته آرمانی می کند. لنا از جونس خوشحال بود. به نظر می رسد به آسانی قابل درک است که این امر با توجه به احساسات غم انگیزی که لنا خود را به تورمینو می رساند ، شهری که بخش بزرگی از زندگی اش را در آن اشغال کرده بود تا زمان خداحافظی سرنوشت ساز با آن نگران کننده برای همیشه.

خاکستر یونس به دنبال رنگ آمیزی خاکستری ارغوانی اسطوخودوس هایی است که در مزارع بی پایان پراکنده شده اند. هر ذره ای از گرد و غبار آن که زمانی گوشت و خون بود ، قرار است بین جریانات شناور شود تا در میان عطر ملایم تداعی های معنوی قرار گیرد.

اما هر زندگی که به پایان می رسد دارای یک داستان زنده است که همیشه کاملاً در انبوهی از دیدگاه های کسانی که با حضور یونس شریک بودند ، نمی گنجد. و در غیاب آخرین کسی که می تواند در دفاع از خود شهادت دهد ، خود یونس ، داستان به موزاییک عجیبی از ایده ها تبدیل می شود که در پازلی که لنا درباره یونس ساخته بود ، نمی گنجد.

دوستان، خانواده، گذشته قبل از لنا. زندگی یونا به طور ناگهانی برای لنا کاملاً دور از دسترس به نظر می رسد. او که وجود کامل خود را به اشتراک می‌گذاشت و اکنون احساس از دست دادن کسی را می‌کند که مجبور نیست آنطور که فکر می‌کرده باشد. رمانی که ما را به بی نهایت بودن روح انسان دعوت می کند.

از طریق لنا می بینیم که جونز چه بود ، تا جایی که با درگیری ها و رازهای در انتظار که برای لنا غیر واقعی به نظر می رسد ، تکمیل شد. هیچ کس پازلی نیست که دیگران تصور کنند آنها ساخته اند.

شرایط ، لحظه ها ما متغیر ، متغیر هستیم و شاید فقط در پناه عشق بتوانیم همه چیز را که هستیم ، به نحوی پشیمان کنیم.

خاطره اسطوخودوس

یک شور روسی

رمانی که بیشترین و بهترین ارتباط را با جنبه های تاریخی دارد. و این تبدیل به داستان زندگی واقعی خواننده با اصالت اسپانیایی کارولینا کودینا یا همچنین لینا پروکوفیف است.

با شروع از پرتره‌ای که به دنبال حداکثر وفاداری است و کار مستندی فشرده را نشان می‌دهد، این کتاب‌شناسی داستانی به اروپای بین جنگ‌ها می‌پردازد، با نورهای سال‌های پس از جنگ بزرگ و سایه‌هایی که بار دیگر بر قاره کهن خودنمایی کردند. تأخیر ناسیونالیسم های تشدید شده

این زوج که توسط لینا و سرگئی تشکیل شده اند سفری جذاب اما وحشتناک را در اروپای آن روزها انجام می دهند. از نورهای خیره کننده پاریس در دهه 20 تا دهه 30 تاریک انقلاب روسیه.

و در عین حال ، عشق خاص این زوج ، با تنش های آن ، با نورها و سایه ها حتی در اجرای هنری آنها ، بدون شک یک رمان عالی است که در جهان های بسیار متفاوت بسیار جالب آن سال ها کاوش می کند.

دیگر کتاب‌های پیشنهادی ریس مونفورته…

کنتس نفرین شده

نفرین شدن، به معنای خوب کلمه، تبدیل به مفهوم مخالفی می شود که منجر به تکامل می شود. کشف یکی از آن شخصیت‌هایی که در برابر آداب و رسوم، حداقل تبعیض‌آمیز، ایستادگی می‌کند، به خودی خود یک ماجراجویی است که نویسنده در صورت امکان، وظیفه دارد آن را با اهمیت بیشتری ارائه دهد.

داستان واقعی تخیلی هیجان‌انگیز کنتس ماریا تارنوفسکا، یک اشراف آزاده و سرزنده، که از رعایت محدودیت‌های مربوط به زنان زمان خود امتناع ورزید، و زمانی که به برنامه ریزی برای قتل شریک زندگی‌اش متهم شد، پایه‌های اروپا را تکان داد. محاکمه او در ونیز در آغاز قرن بیستم به اولین رسوایی رسانه ای در تاریخ تبدیل شد.

ونیز، 1910. نیکلاس نائوموف، مترجم جوان، پاول کاماروفسکی، کنتی را که با زنی که دوستش دارد، نامزد کرده است، شلیک می‌کند. وقتی کنت می میرد، پلیس معشوقه او، کنتس ماریا تارنوفسکا را به تحریک جنایت اشتیاق متهم می کند. رسوایی ترین دادگاه زمان آغاز می شود که پایه های جامعه حق اندیش را به لرزه درآورد. به موازات آن، با زندگی جذاب ماریا آشنا خواهیم شد، زن مهلکی که چندین معشوقه داشت، سخت‌ترین تابوها را به چالش می‌کشید، از پذیرفتن نقش بندگی زنانه خودداری می‌کرد و هرگز آزادی خود را رها نکرد یا از دستکاری مردان برای رسیدن به اهداف خود ابهامی داشت. .

کنتس نفرین شده

بوسه های شن

لایا می خواهد شما باور داشته باشید که او کاملاً آزاد است ، با این امید تنها با ر dreamsیاهایی که خاطرات تاریک یایماهای قدیمی مستقر در صحرای مراکش را رنج می دهد ، عذاب می کشد. خانواده اصلی او بخش بزرگی از آن رویاها را تشکیل می دهند که در آن او فقط دختری است که آینده آن بر تسلیم و نیاز دیگران به شخص خود متمرکز است.

اما همانطور که همیشه در مورد بدهی های معوقه گذشته اتفاق می افتد، او در تماس با لعیا اصرار می ورزد تا اینکه برادرش احمد را وادار می کند که او را به زندگی قبلی اش به عنوان یک حراتین برگرداند. اما فراتر از اراده پایدار گذشته، رمان نیز مانند déjá vù به رویدادهای زمان های دیگر باز می شود.

اگر جولیو ، دوست پسر لایا مجبور شود به دنبال معشوق خود ، کارلوس برود ، پدرش باعث از بین رفتن عشق او در میان تپه های بیابانی می شود.

و بین این دو داستان عاشقانه در دو زمان ما خود را در فضایی منحصر به فرد از روابط اجتماعی-سیاسی بین اسپانیا و مراکش می بینیم ، با مقدمه ای استادانه بر آداب و رسوم و باورهای ساکنان بیابانی که هرگز صاحب آن نبوده است.

بوسه های شن
5/5 - (6 رای)

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.