3 کتاب برتر توسط پاتریک نس نگران کننده

نویسندگانی هستند که بین ادبیات کودکان و بزرگسالان به همزیستی خاصی دست یافته اند. خواندن آنها در کشف کودک جادویی است که همه ما هستیم. در آن زمان با اتفاق افتاد آنتوان دو سنت اگزوپری و شازده کوچولو یا با مایکل اند و داستان جاودانه آن ، حتی. در این صورت سازنده این ادبیات دوسویه است پاتریک نس.

البته ، برای دستیابی به این دوگانگی ، فراتر از دوگانگی ای که بزرگ شدن و ترک کودک فرض می کند به بزرگسالی برسد ، نبض نویسنده باید داستانی قانع کننده را به ما ارائه دهد ، گذری عرضی از طریق احساسات دائمی که همیشه ما را همراهی می کند.

به همین ترتیب، تاب‌آوری، یعنی توانایی بیرون آمدن سالم از آسیب‌زا. شاید بچه ها بتوانند بهتر حقایق دردناک زندگی را تصعید کنند...

داستانهایی از احساسات قوی از دوران کودکی که ما در آن زندگی می کنیم به منظور دستیابی به آن همدلی اساسی با احساساتی که هنوز رسوم ، اخلاق و سایر بارهای بلوغ در محیط اجتماعی آنها را دوست ندارند ، به دست می آید. پاتریک نس در مورد همه اینها به ما می گوید ، یکی از نویسندگانی که می توانند صدای ما را در گذشته بازگردانند. کتابهایی برای همه سنین با دوبار خواندن و احساس آشتی با بی گناهی.

3 رمان برتر توصیه شده توسط پاتریک نس

یک هیولا به دیدن من می آید

فیلم فوق العاده ای است. تصاویر بصری عالی هستند ، بدون شک. اما این کتاب چیز دیگری هم دارد ، یعنی عبور از فیلترها در جستجوی روحیه خواننده شما ، جایی که می توانید چهره خود را بر روی کودکی بگذارید که بین سختی ها و خیالات پیش می رود ...

خلاصه: هیولا درست بعد از نیمه شب ظاهر شد. اما این چیزی نبود که کانر منتظرش بود ، آن کابوسی بود که هر شب از زمانی که مادرش شروع به درمان کرده بود رویای آن را می دید. یکی با تاریکی و باد و فریاد ... آن هیولای باغ متفاوت است. باستانی ، وحشی

و او از کونور چیزی وحشتناک و خطرناک می خواهد. او حقیقت را می خواهد. برنده جایزه کاستا ، پاتریک نس ، این داستان را بر اساس ایده ای از Siobhan Dowd ، که به دلیل مرگ زودهنگام بر اثر سرطان ، نتوانست آن را بنویسد ، تنظیم می کند. داستانی گیرا ، استثنایی و تکان دهنده درباره دشواری پذیرش رنج و مرگ عزیزانمان.

یک هیولا به دیدن من می آید

چاقو در دست

رمانی ، به سلیقه من ، به وضوح بالغ است که در مورد کودک بودن صحبت می کند. یک فانتزی گاه شوم اما روشنگر در مورد معنی رشد و سازگاری ... یا عدم سازگاری.

ترس یکی از اولین احساسات آتاویستی است که هنگام خروج از ناخودآگاه بهشت ​​با ما همراه است. در انتها مرگ است ، بزرگ شدن کمی مردن است ، یا تسلیم آنچه در انتظار شماست در آن برنامه ناشناخته که سرنوشت شماست ، خواهید شد.

خلاصه: تصور کنید که شما تنها پسر شهری هستید که در آن فقط مردان وجود دارند. که بتوانید هر آنچه آنها فکر می کنند بشنوید. که آنها بتوانند هر آنچه شما فکر می کنید بشنوند. تصور کنید که شما در برنامه های او قرار نمی گیرید... تاد هویت فقط یک ماه از تولدی که او را مرد می کند فاصله دارد.

اما شهر او رازهایی را از او مخفی کرده است. رازهایی که شما را وادار به دویدن می کند... این رمان تزلزل ناپذیر درباره ترس، پرواز و سفر وحشتناک خودیابی، هم برنده جایزه داستانی کودکان نگهبان و هم جایزه کتاب اعتماد نوجوانان شد.

بقیه ما هنوز اینجا هستیم

تابستان. شاید زمان سال با بیشترین از دست دادن معنا در طول سالها. در دوران کودکی ، تابستان زمان نامحدود آزادی ، وقف به دوستان و حتی اولین عشق ها بود.

آنچه هر تابستان اتفاق می افتاد در مقایسه با آنچه در بقیه سال اتفاق می افتاد پرانتز بود. و همچنین در تابستان فانتزی فضای خود را داشت ، همانطور که در این داستان اتفاق می افتد.

خلاصه: اگر شما انتخاب شده نیستید چه؟ کسی که قرار است با زامبی ها ، ارواح روح خوار بجنگد یا این چراغ های آبی و مرگ های مرموز هر چه باشد؟ اگه مثل مایک باشی چی؟

او فقط می خواهد تابستان را با دوستانش بگذراند و شاید جرأت کند قبل از اینکه فردی دبیرستان را منفجر کند ، از حنا بخواهد. از نو. آیا اگر قرار نیست جهان را نجات دهید ، زندگی شما نمی تواند خاص و جالب باشد؟ اگرچه شاید نه به اندازه بهترین دوست شما ، خدای گربه ها ...

بقیه ما هنوز اینجا هستیم
5/5 - (9 رای)

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.