3 کتاب برتر دیوید فوئنکینوس

بهترین نویسندگان بزرگ جدید دوست دارند دیوید فینکینوسکه بدون اینکه تحت تأثیر روندها قرار گیرند و خود را با سر به آوانگارد پرتاب کنند، با قدرت ظاهر شدند، این است که آنها در نهایت غیرقابل طبقه بندی هستند. منتقدان و به طور کلی صنعت به دنبال تطبیق برای صدای جدیدی هستند که بسیاری از خوانندگان در مورد آن صحبت می‌کنند، برای آنها زندگی ناخوشایند خودش و مستقل از برچسب‌گذاری عمومی. صدای خواننده ای که چیزی جدید و شگفت انگیز کشف می کند.

در ادبیات فعلی فرانسه برای من ، دو نویسنده با آن برچسب غیرقابل پیش بینی برجسته هستند که از هر دو طرف به ادبیات از حیث حیاتی و مکمل یکدیگر نزدیک می شوند. یکی از آنها خود فونکینوس است ، متعهد به شعر ، به واقعیت متعالی ، به تاب آوری.

یکی دیگر است میشل Houellebecq، نگران کننده و عمیق در پرتگاه های روح انسان فعلی. بین این دو نویسنده ، مجموعه ای خلاقانه از آن شور و اشتیاق پیدا می کنیم که اولین نویسندگان بزرگ فرانسوی مدرن نشان داده اند: الكساندر دوماس y ویکتور هوگو.

بنابراین در مورد ما سوال کنید سبک فوئنکینو این است که شک و تردید خود را به آن پیشتازی بیندازیم که هدفش همیشه با گذشت زمان مشخص می شود. از آنجا که فونکینوس در مورد عشق می نویسد ، با ضربه ای سریع به شخصیت هایش ضربه می زند و با این وجود موفق می شود این امپرسیونیسم روایی را به خوانندگان بیننده جذب کند.

شاید بتوان از ادبیات به عنوان فضول گرایی وجودی ، از قصد نزدیک شدن به زندگی روزمره ، جادویی و تراژیک زندگی ، با انفجارهای معمول که همه چیز را ناراحت می کند ، صحبت کرد. ماجراجویی با آن سفر بدون بازگشت که زنده است.

3 کتاب برتر توصیه شده توسط دیوید فونکینوس

ظرافت

این رمان بدون علامت گذاری آن نقطه عطف ناپذیر ، به اتفاق آرا در بیشتر جهان به رسمیت شناخته شد.

اگر ما در نظر بگیریم که یک داستان تراژیک بیشتر به دنبال میانه است تا موفقیت بزرگ ، توانایی Foenkinos در پایان روایت داستانی با دامنه بسیار قدرتمند به دلیل اثر غنایی آن است که می تواند بین غم انگیز به عنوان یک ملودی مالیخولیک حرکت کند که با این وجود به یک تغییر روشی که ما به عنوان خوانندگان مشتاق آن هستیم ، احساس می کنیم و ما را به ادامه خواندن دعوت می کند و منتظر آن عدالت شاعرانه ای هستیم که سرانجام ما را با حدت شگفت زده می کند ، مانند انفجار رنگ در پاریس که به همدست تبدیل شده است.

یک بازی مانوی که شهر را به عنوان فضایی معرفی می کند که می تواند شما را در عجیب ترین تجسم خود بلعد کند اما سرانجام در گذرگاه های بالقوه خود شگفت زده می شود ، که پس از سرنوشت سازی ، می تواند شما را قوی تر کند.

داستان ناتالی به آن درد برای غیر منتظره ترین باخت اشاره می کند که به لطف آن قلم موهای ظریف و دقیق ، کم کم به بازگشت به جادویی تبدیل می شود که تنها از ته وجود می توان به آن رسید.

ظرافت

خانواده مارتین

به همان اندازه که خود را به عنوان یک تاریخ معمول در می آورد ، ما قبلاً می دانیم که دیوید فینکینوس در جستجوی اسرار یا جنبه های تاریک ، وارد رفتار و روابط خانوادگی نمی شود. زیرا نویسنده فرانسوی پیش از این دارای شهرت جهانی بیشتر جراح حروف در شکل و ماده است. همه چیز روی میز عمل تجزیه شده است ، آماده تجزیه و تحلیل تمرکز تومور یا طنز به عنوان سیالی است که شادی از آن سرازیر می شود.

و این از زمانی است که من می نویسم ، Foenkinos است کوندرا با دستکش لاتکس ، آماده است تا با دقیق ترین آسپسی بیان کند که زندگی در هر لایه جدید پوست یا سطح ارگانیک یا احشایی در صورت لمس کردن نشان می دهد. و معلوم می شود که ما را متقاعد می کند که بله ، این همان زندگی است ، یک تکرار چرخه ای مولکولی که در آن هر شخصیتی که در آن زندگی زندگی می کند ، کتابی ساخته یا ما ، کمی از خود ما است.

همدلی جادویی نیست ، "فقط" در مورد داشتن استعداد نوشتن فراتر از داستان شخصی است. و نکته این است که قهرمان این کتاب ممکن است فونکینوس هر صحنه جدیدی را که بین بداهه نوازی و آن فیلمنامه رخ می دهد در گوش نویسنده دیگر نجوا می کند که به نظر می رسد همه ما در تظاهرات روزهای خود به آن علاقه داریم.

نویسنده ای که در یک بلوک خلاق غوطه ور شده است ، تصمیم می گیرد یک عمل مستأصل انجام دهد: موضوع رمان بعدی او زندگی اولین فردی است که در خیابان ملاقات می کند. اینگونه است که مادلین تریکوت وارد زندگی او می شود ، پیرزنی جذاب که مایل است از اسرار و زخم هایش به او بگوید: از ازدواج و بیوه شدن ، از کار او به عنوان خیاط برای شانل در دوران طلایی کارل لاگرفلد ، و رابطه نامتناسب با دو دخترش به

والری ، مسن ترین آنها و در یک محله زندگی می کند ، در مقاصد این نویسنده تردید دارد ، اما تصمیم می گیرد که این می تواند درمان خوبی برای مادرش باشد. و نه تنها این: برای اینکه او به وظیفه خود ادامه دهد ، او از نویسنده می خواهد که او را در داستانی که ترسیم می کند ، و همچنین همه اعضای خانواده اش ، خانواده مارتین ، که هم از طریق عشق و هم از طریق عشق عبور کرده اند ، وارد کند. خستگی از روال عادی کم کم رشته های همه این داستانها در طیفی از خاطرات ، آرزوها ، کینه ها ، احساساتی که گم شده به نظر می رسید و موارد دیگری که امیدوارم بتوان آنها را بازیابی کرد ، در هم پیچیده است.

خانواده مارتین

من خیلی بهترم

رمانی شگفت انگیز در مورد تجسم زندگی فرد. بگذارید توضیح دهم ، فونکینوس تصور قدیمی زخم های روح را که با گذشت زمان ، احساس گناه ، فرصت های از دست رفته ، از دست دادن و مابقی عقب ماندگی ها ردیابی می شود ، به کمر درد تبدیل می کند که در نهایت مانع آن می شود و هیچ پزشکی برای آن پیدا نمی کند. درمان آن

کمردرد به عنوان استعاره وزن اشتباهات و شکست ها زندگی فعلی او را تجزیه می کند. همه چیز از محل کار تا خانواده هدر می رود.

اما به نوعی شاید کمر درد به دنبال همین باشد. درد یک پیام است ، هشدار معمولی در دوران بحرانی که در آن همه در می یابند که همه چیز آنطور که می خواهند انجام نشده است.

وقتی قهرمان در انتهای چاه قرار می گیرد ، زمان لازم را پیدا می کند تا دردی را که قبلاً مستقیماً با اشتباهات زندگی خود مرتبط می داند ، کاهش دهد. والدین او ، اولین عشق او ، از دست دادن مرجع جوانی اش لنون ، مجموع لحظاتی که در آن زمان با هم مرتبط بودند و اکنون به شدت بر پشت او فشار می آورند.

جایی که دارو به آن دسترسی ندارد ، خود بیمار باید مراقب پیدا کردن دارونما باشد ، بهترین راه حل برای رفع انواع گره ها ...

من خیلی بهترم

سایر کتابهای جالب دیوید فونکینوس ...

شماره دو

دومی بدترین بازنده از همه است، بدون شک. در سطح ورزشی می‌تواند به یک اثر اهرمی تبدیل شود، اما در حیاتی چیزی شبیه به معشوق استفاده‌شده، شغل کنار گذاشته شده یا کسی است که منتظر فرصت ابدی است که نمی‌آید. فقط یک هری پاتر وجود داشت، دیگری همچنان همان پسر عینکی معمولی بود.

در سال 1999، صدها جوان برای بازی در نقش هری پاتر تست دادند. از بین دو نامزدی که به پایان رسیدند، دانیل رادکلیف به دلیل داشتن "آن چیز اضافی" انتخاب شد. با خواندن این اظهارات، دیوید فوئنکینوس بلافاصله با مردی که آن تماس اضافی را نداشت همدردی کرد: شماره دو. این رمان داستان او را روایت می کند.

زندگی مارتین هیل، پسری با والدین مطلقه و عینک سیاه گرد، وقتی به طور تصادفی به شرکت تولید لندن که پدرش در آنجا کار می کند، می رود، در همان روزی که دیوید هیمن از آنجا می گذرد، غوطه ور در جستجوی بازیگری است که در آنجا کار می کند. جادوگر کوچک را بازی خواهد کرد.

پس از کنار گذاشته شدن، مارتین با هر قسمت جدید از کتاب ها و فیلم ها دچار افسردگی های پی در پی می شود. در اطراف او همه چیز او را به یاد موفقیت رقیبش می اندازد و کم کم به جای لذت بردن از زندگی رادکلیف، زندگی خودش به زندگی شخصیت داستانی عذاب دیده شبیه می شود. آیا او می تواند بر آن لکه بر سرنوشت خود غلبه کند و شکست را به نقطه قوت تبدیل کند؟

شماره دو، فوئنکینوس

کتابخانه کتابهای مردود

به ندرت می شنویم که می گویند نویسندگان بیش از همه برای خودشان می نویسند. و مطمئناً در این ادعا بخشی از عقل وجود دارد. در غیر این صورت نمی تواند برای یک شغل ، وقف ، که مستلزم ساعت ها تنهایی و خرابی در واقعیت اطراف است ، زمانی که نویسنده غایب است تا یک و صد برابر سناریوهای تشکیل دهنده یک رمان را ارائه دهد.

اما ... آیا مناسبتر نخواهد بود اگر بگوییم نویسنده ای بیش از همه برای خود می نویسد ، اگر آن نویسنده قادر به نوشتن شاهکاری باشد و آن را از دید عموم مخفی نگه دارد؟

این کتاب کتابخانه کتابهای مردود این وضعیت را مطرح می کند ، ما را از نفس نهایی نویسنده ای که می خواهد خوانده شود دور می کند ، تا بتوانیم آن ایده عاشقانه نویسنده ای را که برای خود می نویسد ، منحصر به فرد و منحصر به فرد نگه داریم.

این رمان درباره هنری پیک به ما می گوید ، که با توجه به آثار منتشر نشده اش آخرین ساعات یک داستان عاشقانه، شاید نویسنده بزرگی در زمان خود بوده است. با این حال ، هیچ کس از علاقه او به نوشتن ، حتی بیوه اش ، مطلع نیست. داستان در کروزون ، یک شهر دور افتاده فرانسوی با بیش از 7.000 نفر ساکن اتفاق می افتد ، که موقعیت جغرافیایی آن با ایده نویسنده جدا شده از بزرگ هماهنگ است. فضاها به رسمیت شناختن و شکوه فرهنگی در آن شهر ، یک کتابدار آثار منتشر نشده از جمله رمان پیک را جمع آوری می کند.

وقتی یک ویراستار جوان آن را کشف می‌کند و دوباره آن را به دنیا عرضه می‌کند، کیفیت و شرایط خاص آن را به پرفروش‌ترین تبدیل می‌کند. اما بذر شک همیشه ظاهر می شود. آیا همه اینها می تواند یک استراتژی تجاری باشد؟ آیا تمام آنچه در مورد اثر و نویسنده آن ارائه می شود صحت دارد؟

خواننده در امتداد این مسیرهای غیرقابل پیش بینی حرکت خواهد کرد، بین شک و تردید و اطمینان به اینکه هانری پیک می توانسته وجود داشته باشد، همانطور که جهان او را می شناسد.

کتابخانه کتابهای مردود
5/5 - (9 رای)

2 نظر برای “3 کتاب برتر دیوید فوئنکینوس”

  1. این طعم تلخ و شیرینی را که بسیاری از مردم دوست دارند، برای شما باقی می گذارد، زیرا مانند زندگی خودتان است و شما تصمیم می گیرید که ادبیات جادو کرده است و قصد دارید ادامه دهید.

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.