3 کتاب برتر از ناگور سوارز

به نظر می رسد پرداختن به ظهور ناگور سوارز بدون توسل به آن اجتناب ناپذیر است Dolores Redondo. زیرا هر دو فضاهای ناوارای جادویی را به عنوان سناریو در نظر می گیرند. فقط ، برای رسیدن از الیزوندو ، در قلب بازتان ، به لازاگوریا یا منداویا ، در انتهای بانک ابرو ، در نهایت تقریباً از کل منطقه به صورت طولی عبور می کنید. این نشان می دهد که قلمرو جادویی که در آن افسانه ها و اسرار گسترش می یابد، تمام ناوارا را اشغال می کند. بخاطر عدم استناد زوگراموردی، یک شهر نیز به دلیل افسانه های پرفروش یا فیلم های سینمایی بهبود یافت ...

البته از آنجایی که آراگونی هستم و کمی برای خانه جارو می کنم، لازم است از نیروی معمایی و معمایی ویلاهای آلتاس سینکو نام ببرم که در رمان هایم معماهای آنها را وقف بازگشایی کردم.El sueño del santo"و قسمت دومش"Esas estrellas que llueven"...

س inال در مورد ناگور سوارز این است که ، فراتر از قیاس های صحنه ای ، او می داند چگونه داستانهای خود را بگوید ، پر از تنش در طرح و به سمت شخصیتهای تظاهر کننده و فریبنده از نظر شکل و ماهیت حرکت کرده است. اینگونه است که می توان بسیاری از خوانندگان جدید را متقاعد کرد که بله، آنها می توانند مستعد غوطه ور شدن در توطئه های تعلیق جدید ساخته شده در ناوارا باشند، اما بدون شک آنها با پیشنهادهایی که همان شدت را ارائه نمی دهند متقاعد نخواهند شد. .

بهترین رمان های توصیه شده توسط ناگور سوارز

موسیقی استخوان ها

قلاب گذشته به عنوان یک طوفان دور که می تواند توسط بادهای جدید برگردد، همیشه ادعای درجه یک برای یک فیلم هیجان انگیز است. زیرا چه کسی کمتر از همه کار ناتمام گذشته خود را مانند زخم هایی که هرگز به هم نمی ریزد بسته است. و بنابراین می توانید تا حد زیادی با قهرمان وظیفه همدلی کنید. البته ، در این موارد ، مسائل بسیار مهمتر از رویدادهای ساده در زندگی معمولی ما هستند ، اما سوال این است که طرح را شروع کنید تا از احساس برابری شروع کنید ، یک احساس عجیب ... ، این ممکن است برای شما اتفاق بیفتد. ...

نقشه آن عالی به نظر می رسید: تابستانی در خانه خانوادگی قدیمی در ریبرا ناوارا برای روشن کردن ایده های خود، متحد شدن دوباره با دوستان دوران کودکی خود و رقصیدن تا سپیده دم در یک جشنواره موسیقی. اما سرنوشت شگفتی هایی را در پی دارد که می تواند بسیار خطرناک باشد.

وقتی به پناهگاه مورد انتظار خود می رسد ، آن می فهمد که استخوان های عجیبی در باغ خانه دفن شده است. و این تمام نیست. گابریل، معاون بازرسی پلیس استان، برای بررسی وقایع و بازسازی طرحی که به طور فزاینده‌ای شگفت‌انگیز و وحشتناک خواهد بود، وارد صحنه می‌شود. آیا اسرار گذشته می تواند تهدیدی نزدیک تر باشد؟

آیین مردگان

سرنوشت این است که من نمی دانم چه سرسختانه و سرسختانه ای در مورد سرنوشت هر شخصیتی که درگیر معضلات روایی است ، تصمیم می گیرم. تقریباً تقریباً مانند خود زندگی و تلاش های آن برای سرکوب هر گونه تلاش برای فرار از سایه ...

پس از موفقیت چشمگیر موسیقی استخوان هاناگور سوارز صحنه و شخصیت های رمانی جدید پر از دسیسه ها و رازهای گذشته را به عهده می گیرد. این مهیج استادانه قطعا نویسنده را به عنوان یکی از نویسندگان بزرگ این ژانر در کشورمان معرفی می کند.

"تقریباً هفت ماه از بازگشت من به خانه هندی مادربزرگم به قصد گذراندن تابستان و شرکت در یک جشنواره موسیقی می گذشت. هفت ماه از پیدایش تعدادی استخوان در باغ می گذرد که معلوم شد مربوط به مادرم و اتفاقاتی است که در تابستان سال 1978 در روستا، زمانی که او هنوز نوجوان بود، رخ داده است. از آن زمان، همه چیز خیلی تغییر کرده بود.»

گاهی سرنوشت اراده خود را تحمیل می کند. وقتی پدر یکی از دوستانش فوت می کند ، آن به ریبرا ناوارا برمی گردد تا در مراسم تشییع جنازه اش شرکت کند ، علیرغم این واقعیت که هنوز در مورد اتفاقاتی که آخرین بار در آنجا افتاده بود کابوس می بیند. اما پیدا شدن یک جسد در نزدیکی گورستان همه چیز را تغییر خواهد داد و چیزی که به نظر اقامتی کوتاه می آمد آغاز یک معمای جدید خواهد بود.

در شهر چه خبر است؟ آن نمی تواند به این داستان که رنگ های تیره تری پیدا می کند ، وسواس نداشته باشد. قاچاق مواد مخدر؟ هتک حرمت قبر؟ کم کم ، قهرمان داستان درگیر یک تحقیق می شود که هم دوستان قدیمی کودکی اش را شامل می شود و هم گابریل پالاسیوس ، بازرس پلیس استان ، که او یک داستان عاشقانه کوتاه اما شدید را با او در میان گذاشت.

پایان مهمانی

خماری همیشه سخت است. بدترین خماری ها خماری های وجدان است...

پامپلونا، 6 ژوئیه. چند ساعت قبل از پرتاب موشکی که جشن های سن فرمین را آغاز می کند و موسیقی و فضای جشن خیابان های شهر را پر می کند، جسد بی جان یک زن جوان در پارکی در نزدیکی رودخانه آرگا ظاهر می شود. اندکی پس از آن، عکسی با امضای قاتل مرموز به دفتر La Crónica de Navarra می رسد، جایی که روزنامه نگار آن آریب در آنجا کار می کند.

درست زمانی که به نظر می رسید همه چیز در رابطه آنها خوب پیش می رود، او و بازرس پلیس استان گابریل پالاسیوس به زودی خود را درگیر کابوسی می بینند که در آن مرگ و میر چند برابر می شود. این قتل‌ها گذشته‌ای تاریک و نفرتی را که سال‌ها در حال دمیدن است، آشکار خواهد کرد. در همان زمان، آن باید با ارواحی که خانواده خودش پنهان می کند روبرو شود.

پس از موفقیت «موسیقی استخوان‌ها» و «آیین مردگان»، ناگور سوارز به شخصیت‌هایش در این آخرین داستان که در شلوغ‌ترین روزهای پایتخت ناواران به مسابقه‌ای با ساعت تبدیل می‌شود، بازمی‌گردد.

پایان مهمانی

امتیاز دادن به پست

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.