وقتی کسی جرات میکند فیلمنامه تکان دهنده «بیتفاوتی» را بنویسد عیسی کاراسکو، به روش درخشانی که دانیل رمون این کار را انجام داد، بدون شک باید به او رای اعتماد در هجوم های رمان نویسی اش بدهیم.
زیرا دانیل توانست بسیاری از آنچه را که در آن اودیسه دنیوی روایت شده است، با آن ضربان زندگی و ترس، از دامان رها شده توسط واقعیت خشن، از رئالیسم جادویی به زور به عنوان تنها راه بقا، منتقل کند. .
به همین دلیل است که نمایش روایی اخیر مانند دانیل رمون به عنوان یک فیلمنامه نویس برنده جایزه که قادر به ترجمه های جادویی از کاغذ به صفحه است، بسیار مطمئن است. نکته این است که کم کم به خلاقیتهای او نزدیک شویم، زیرا آنها یک بار تشویق میشوند که اولین نفری باشند که داستانهایی را تعریف کنند که در نهایت میتوانند در سناریوهای تخیل ما فیلمنامه شوند.
کتاب های پیشنهادی دانیل رمون
ادبیات
به محض اینکه بچه دار می شوید و جرات می کنید داستان هایی را برای آنها تعریف کنید، متوجه می شوید که همه چیز همیشه پیچیده می شود. وقتی تصور می کنیم، بچه ها همیشه چیزهای بیشتری می خواهند. و گاهی آنها هستند که داستان ها را تمام می کنند...
یک شب، تئو، پسری سه ساله، از عمویش دنیل می خواهد که برای او داستانی تعریف کند. اما نه هر داستانی، بلکه داستانی که شامل پسری به نام تئو، یک ماشین قرمز، یک جادوگر خوب و بد، یک هیولا، یک چمدان و مقدار زیادی پول است. راوی با آمیختن مادرید حبس با عناصر معمول کلاسیک کودکان، برادرزادهاش را به سفری مهیب دعوت میکند که او را به لندن، جزیرهای گمشده در فیلیپین و دهکدهای خالی از سکنه در آراگون خواهد برد. معمایی که در آن شخصیت ها به دنبال خواسته های خود می روند و در عین حال از هیولایی با نامی غیرقابل تلفظ فرار می کنند.
دانیل رمون رمانی بی نظیر، درخشان، تخیلی و عمیق نوشته است. نیمی از ادای احترام به کتاب، نیمی از زندگی نامه، ادبیات به عنوان تلاقی غیرممکن بین عروس شاهزاده خانم و اوردسا عمل می کند. داستانی در یک سریال صابون در یک حماسه خانوادگی - داستان خود رمون - در تاملی در صنعت نویسندگی. نامه ای عاشقانه به یک کودک و به همه بچه هایی که زمانی بودیم.
داستان علمی
عشق طبق تعریف علمی تخیلی است. زیرا این غیر قابل دسترس ترین کلمه است، جهان بدون مرز از هر نوع یا بردارهایی که آن را توضیح می دهند. به همین دلیل است که دوست داشتن یکدیگر می تواند به هر شکلی، تحت هر وابستگی باشد. نکته این است که خارق العاده ترین داستان ها را بسازید.
داستان علمی تخیلی یک داستان عاشقانه است. هیچ آینده جایگزین، سفینه فضایی یا سفر در زمان در آن وجود ندارد. آنچه هست تعداد انگشت شماری است که راوی، فیلمنامه نویس و استاد فیلمنامه نویس آخرین رابطه خود را به یاد می آورد. از طریق ژانرهای مختلف (کمدی عاشقانه، فیلم، مقاله، درام، فانتزی و البته علمی تخیلی)، ما شاهد کالبدشکافی مشابه همان چیزی هستیم که همه ما در مقطعی پس از جدایی انجام داده ایم: ترکیبی از حافظه و اسطوره، تحلیل و حدس و گمان محض
علمی تخیلی دومین رمان دانیل رمون، فیلمنامه نویس و نویسنده (گویا 2020 برای بهترین فیلمنامه اقتباسی برای Intemperie) پس از اولین کار غافلگیر کننده اش، Literature است، جایی که او پیش از این کلیدهای سبک خود را داده است: سبکی چابک که از سینما به ارث رسیده است، سبکی لطیف و با طنز زیاد رمون با توانایی به تصویر کشیدن صمیمیت زوج که گاهی وودی آلن و مارتا جیمنز سرانو را به یاد می آورد، چرخ دنده های نامرئی عشق و همچنین موضوعات دیگر مانند از دست دادن، غم و اندوه یا عمل نوشتن را تجزیه و تحلیل می کند.