3 کتاب برتر سیلویا پلات

حقیقت این است که برای در نظر گرفتن او در درجه اول یک شاعر، به نثر بیش از خوبی داده می شود سیلویا پلات. و بله، متأسفم که بسیاری از طرفداران این نویسنده را ناامید می کنم زیرا او را به اینجا آورده ام تا در مورد جنبه روایی بیشتر او صحبت کند.

در ظرفیت و تنوع پلات، ردپای نویسنده‌ای کامل آشکار می‌شود که هجوم‌های رمان‌نویسی یا داستان‌های کوتاهش به کتاب‌شناسی او پر نمی‌شود، اما آن وقایع نگاری مملو از غزل‌های گیرا یا بی‌روح را، بسته به لمس، ترافل می‌کنند. زیرا هر عمل، صحنه یا حتی تصمیمی آن معنای متعالی را برای بهتر یا بدتر شدن، رسیدن به بهشت ​​یا رسیدن به جهنم در هر قدمی به خود می گیرد.

فضیلت بزرگ شاعران این است که به حکایت اهمیت بیشتری می دهند، لحظه و کلامش را با شفق شمالی شارژ می کنند و قافیه را ریتم زندگی می کنند. و آنها نمی توانند کمک کنند. سیلویا پلات نمی تواند از بافتن طرح های خود با آن نخ نقره ای شاعرانه، شکننده و درخشان دست بردارد. زینتی که در نهایت همه چیز را فشرده می کند و به آن حسی می دهد که هیچ چیز دیگری به دست نمی آورد.

3 کتاب برتر پیشنهادی سیلویا پلات

شیشه زنگ

اتفاق افتاد ویرجینیا وولف و برای سیلویا پلات نیز اتفاق می افتد. من به آن خستگی اجتماعی اشاره می‌کنم، آن جنبه همزیستی ناخوشایند با همسان‌ها، حتی یک خصومت خاص... احساسات خاص در مورد زندگی در جامعه که در پلات این امکان را فراهم می‌آورد که در شخصیت‌هایش آن بیگانگی را منعکس کند که گاهی ما را بین ما حاکم می‌کند. آنچه ما فکر می کنیم می دانیم

این داستان دختری است که همه چیزهایی را دارد که یک زن جوان در دهه XNUMX نیویورک می‌خواهد: شغلی امیدوارکننده، خواستگاری که در رشته پزشکی تحصیل می‌کند و یک عمر پیش روی او. استر گرین وود بورسیه ای را برای کار در یک مجله مد در شهر بزرگ دریافت کرده است و احساس می کند که بالاخره می تواند رویای خود را برای نویسنده شدن برآورده کند.

اما بین کوکتل ها، شب های مهمانی و انبوهی از دست نوشته ها، او جامعه ای را کشف می کند که آرزوهای زنان را رد می کند و زندگی او شروع به گشودن می کند. استر - آلتر ایگوی نویسنده - چنان در خود می بندد که گویی در یک زنگ شیشه ای گیر افتاده است: مدام همان هوای کهنه را تنفس می کند و هیچ امکانی برای فرار ندارد.

بیش از پنجاه سال پس از انتشار اولیه، شیشه زنگ این به یک کلاسیک مدرن تبدیل شده است و کلمات پلات، با ترجمه جدید یوجنیا وازکوئز ناکارینو، تمام تأثیر خود را حفظ کرده اند. این اثر نمادین، همانطور که Aixa de la Cruz در مقدمه می گوید، "به زمان حال سفر می کند مانند یک جریان الکتریکی و ما را از شما به سوی شما، بدون میانجیگری به چالش می کشد."

شیشه زنگ

دختران خیابان شکوفه

مانند ساکنان ناآرام دنیایی که با آنها مطابقت ندارد، الهه ها بیقرار در میان متوسط ​​دنیای ما حرکت می کنند. و به محض این‌که نور خود را پخش می‌کنند، روح نویسندگانی مانند پلات را عذاب می‌دهند.

The Daughters of Blossom Street این بخشی از مجموعه داستان‌ها، مقاله‌ها و قطعاتی از خاطرات اوست که به دلیل تمرکز شدیدشان بر هنر، سرزندگی هوش و اشتیاق تخیل او برجسته است. مشغله اولیه پلات به مشکلات ناشی از بیماری روانی را می توان در این نوشته ها مشاهده کرد. فرآیندهای پیچیده خلاقیت و به ویژه تنوع مضامینی که محوریت زنانگی را دارد.

جانی پانیک و کتاب مقدس رویا

ریسمان مجموعه قابل توجهی از داستان‌ها، مثلاً سی داستان، چیزی نیست که به راحتی بدون گرفتار شدن در گام‌ها یا قلاب‌هایی که حل کردنشان دشوار است، به دست آید. اما شعر می تواند همه کارها را انجام دهد، موزیکالیته تفاوت های موضوعی همه این داستان ها را هماهنگ می کند. همانطور که در آماده سازی برای کنسرت، صدای هر ساز متفاوت است و نت های آن را مشخص می کند. از سردرگمی تا سکوتی که به پایان می رسد و آغاز کنسرت که پس از آن در تخیل خواننده می ماند جذاب است...

در ابتدا در سال 1977 به عنوان مجموعه ای از سی و یک داستان کوتاه، از جمله داستان عنوان، منتشر شد. مانند بسیاری از آثار پلات در طول سالها کشف شد، نسخه دوم با انواع داستان های جدید منتشر شد. نسخه دوم به چهار قسمت تقسیم می شود و شامل داستان های جدیدی است که برخی از آنها برای Plath بسیار شخصی بودند. تد هیوز، دوست شاعر و نویسنده، مانند شوهر پلات در بستر مرگش در سال 1963، انتشار و توزیع همه آثار منتشرنشده او، از جمله شعرهایش را بر عهده داشت.

امتیاز دادن به پست

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.