تاریخ بشریت ، طی قرون متمادی ، در یک محل ذوب جادویی بین علم ، اعتقادات ، فناوری و میراث فرهنگی و در همگرایی مداوم شکل گرفته است. ایده آل برای نویسندگان مانند اریک مارچال بساز افسانه تاریخی محیط خاص او در کجا باید بر جنبه هایی تمرکز کند که روایت او را به فضایی متمایز ، خوانشی متمایز تبدیل می کند. مهمتر از همه این است که مبانی این تکامل را در برخی از جنبه هایی که بیشترین علاقه را به عنوان نویسندگان برانگیخته است ، نهاد.
از نظر مارچال ، یا دست کم برای ادبیات او ، آنچه مربوط به تحولات علمی یا تکنولوژیکی است. جهش های تکاملی یا تغییر دوره هایی که حول آن می توان تاریخهای درون انقلاب را ایجاد کرد ، گذار ، مناقشه بینندگان و آوانگاردهای ارتجاعی علیه مرتجعین و بی حرکت ها.
در گذشته علم یا پزشکی ابتدا باید از فیلتر اخلاق عبور کند. در واقع، برای مثال، در هنگام پرداختن به مسائل امروزی پیرامون ژنتیک یا اتانازی، هنوز هم همینطور است. اما در گذشته برای پیشروی در برابر کسانی که استانداردهای منحصربهفردی داشتند که بسیار بالاتر از هر ارزیابی عمومی بود، سرکشتر بود. از این رو طرح های مارشال با یک کشش مغناطیسی شارژ می شوند.
3 رمان برتر توصیه شده از اریک مارچال
جایی که رویاها ساخته می شوند
اندلس ، ژوئن 1863. کلمان دلهرم، ستاره شناس پرشور، و همسرش آلیشیا در گرانادا زندگی می کنند، جایی که او در بازسازی الحمرا با معمار رافائل کنتراس کار می کند. کلمان وسواس زیادی به پرواز یک بالون بزرگ دارد که به او اجازه می دهد در آسمان ها پرواز کند زمانی که مهندس جوانی به نام گوستاو ایفل به شهر می رسد. به زودی، دو نابغه متوجه می شوند که نه تنها با اشتیاق برای پیشرفت، بلکه با خلق و خوی قوی و جاه طلبی بی حد و حصر با هم متحد شده اند.
دلهرم علیرغم پدر شدن سه قلوهای اخیرش، تحقیقات هوانوردی خود را متوقف نخواهد کرد و در عین حال به ایفل جوان توصیه می کند که قصد دارد پلی در پرتغال بسازد که از دوئرو می گذرد. با حمایت این خانواده از هنرمندان و دانشمندان درخشان و در خلوت باغهای جادویی و فوارههای شگفتانگیز الحمرا، سرنوشت ایفل رقم میخورد که سالها بعد، برج معروف پاریس و مجسمه آزادی را میسازد.
خورشید زیر ابریشم
حماسه یک جراح مسافر کاریزماتیک که با جاه طلبی انقلابی در پزشکی هدایت می شود ، خود را در یک ماجراجویی پرحادثه محکوم می کند که در آن عشق ، شور ، جنگ و توطئه های درباری کم نیست.
در پایان قرن هفدهم ، یکی از کوچکترین ایالتهای اروپا ، دوک لورن ، از اشغال فرانسه و سالهای سخت جنگ بهبود یافت. نیکلاس درروت ، جراح دوره گردی که پس از عمل جراحی که در آن بیمار جان باخت ، زندانی شد ، مجبور می شود در ارتش ائتلاف در حال مبارزه با ترک ها تبعید شود.
در طول جنگ، نیکلاس در میدان نبرد به زخمهای وحشتناکی دست یافت و دانش خود را در پزشکی گسترش داد، تجربهای که به او اجازه داد پس از بازگشت به پایتخت، به توسعه هنر جراحی در بیمارستان سنت چارلز ادامه دهد و بدون دفاع از خود دفاع کند. دست از پیشه و شرافتش بردارد.
از سرزمین های لورن گرفته تا استپ های مجارستان ، از بیمارستان های نظامی گرفته تا مجلل بودن کاخ های سلطنتی ، این سرنوشت فوق العاده ای است که مردی به عشق خود برای جراحی اختصاص داده و در عشق خود توسط دو زن کاملاً متفاوت تقسیم شده است: ماما ماریان. و رزا ، مارشیونز کرنلی.
نقاشی دیواری تاریخی جذاب ، با دقت مجدد اجرا شد ، که در آن اریک مارچال ما را به چاقوی تیز قهرمان خود ، نیکلاس درروت ، نزدیک می کند تا موضوعی هیجان انگیز را رقم بزند: رقابت شدید بین پزشکان و جراحان در اروپا در آغاز قرن XNUMX به
ساعتهای سرکش
یک رمان پر جنب و جوش ، که در انگلستان سنتی در آغاز قرن بیستم رخ می دهد و از کسانی که برای آرمان های خود قیام کردند و به ویژه از پیشگامانی که برای حقوق زنان مبارزه کردند ، قدردانی می کند.
لندن ، 1908. با وجود تنشی که در دوران ادوارد ششم تنفس می شود ، میکروب انقلاب در خیابان های لندن می تپد. در حالی که دنیای قدیم به راه خود پایبند بوده است ، یک زن جوان جوان شجاع ، یک پزشک معتبر مشکی و یک اشراف زاده غیر عادی خود را برای دفاع از ایده آل های خود برای برابری بین زن و مرد ، بین فقیر و ثروتمند تسلیم می کنند. آنها در مسیر پر مخاطره خود به سوی جامعه ای عادلانه تر ، با دو دشمن به ظاهر شکست ناپذیر روبرو می شوند: قدرت تثبیت شده و شخصیت مرموزی با نام مستعار رسول.