فیلم جاده یا رمان جاده، هر موضوعی که در نهایت به آن بپردازند، نکته نگران کننده ای دارد. چون جاده بهانه است. جاده، سفر...، هر چیزی که شامل یک ترافیک می شود، در هر زمان ممکن است دچار یک پیچ غیرقابل پیش بینی شود. و او چیزهای زیادی در مورد آن می داند شارلین هریس...
اما زمان آن فرا رسیده است، بیایید در نیمه شب تگزاس توقف کنیم، ما دیر میشویم و میتوانیم داستانی جالب در مورد خارقالعاده یکی از آن مناظری که به طور گذرا با سرعت بیش از 100 کیلومتر در ساعت نگاه میکنیم، کشف کنیم. اینطور نیست که Midnight مکانی باشد که بین مبدأ و مقصد به استراحتی راحت دعوت کند، اما مطمئناً چیز جالبی می توانیم کشف کنیم.
مکان هایی برای گذر، شهرهای کوچکی هستند که تقریباً هیچ کس از آنجا عبور نمی کند که چیزهای زیادی برای گفتن دارند. خیابانها و ساکنانش رازهایی با هم دارند، نگاههای عبوسآمیزشان به غریبهای که ماشینش را پارک میکند میتواند از آن عبور کند.
آرامش چیچا حس انحطاط هارمونیک را ارائه می دهد، حتی اگر چیزی به شما بگوید که این احساس فریبنده است. این در مورد غریزه بقا است، که قبلاً کشف کرده است که شما در زمان اشتباه در مکان اشتباه هستید.
اما به خواندن ادامه دهید، با اولیویا خیریه و دانش خاص او در باطنی آشنا خواهید شد. شما همچنین متوجه بازگشت پر سر و صدا به شهر برناردو خواهید شد ...
خلاصه: حتی در شهری مانند Midnight که ساکنان آن افراد محتاط و محتاط هستند، Olivia Charity یک معما است. او با لموئل، خون آشام زندگی می کند، اما هیچ کس نمی داند که او چه می کند، فقط اینکه او زیبا و... خطرناک است. مانفرد برناردو، رسانه، وقتی که برای یک آخر هفته برای کار به دالاس نقل مکان می کند، اولیویا را در جمع زوجی می بیند که روز بعد مرده را پیدا می کنند، متوجه می شود که این دومی چقدر می تواند باشد.
اوضاع وقتی بدتر میشود که یکی از افراد معمولی بسیار ثروتمند مانفرد در طول یک جلسه میمیرد. مانفرد از دالاس درگیر رسوایی و تسخیر مطبوعات، به وحشت هموطنانش که برای کمک به اولیویا مراجعه می کنند، باز می گردد. به نوعی، آنها می دانند که او می تواند اوضاع را به حالت عادی بازگرداند. یا حداقل به همان اندازه که در نیمه شب می توانند عادی باشند.
اکنون می توانید رمان را بخرید تغییر روز، کتاب جدید چارلین هریس، اینجا: