برای هلگا ، توسط برگسوین بیرگیسون

برای هلگا
در اینجا موجود است

هیولای صنعت نشر ، که می توان آن را تا حدی چشمگیر نامید ، همیشه مشتاق قلم های جدیدی است که طراوت معمول هر نویسنده جدیدی را که هنوز در معرض گردباد خواسته های ویراستاری قرار نگرفته است ، فراهم کند. برخی از خواسته ها این است که اگرچه خوانندگان را راضی می کند ، اما از باروری بیشتر در نبوغ خلاق داستان نویسان بزرگ فعلی جلوگیری می کند.

تأثیر آن هوای تازه وقتی بیشتر می شود که مردی مانند بیرگیسون بی رحمانه وارد یک روایت نوردیک می شود که در ژانر نوآر بسیار برچسب گذاری شده است و رمان عاشقانه خود را ارائه می دهد ...

اما داستان بیارنی با یک داستان راحت از رمانتیسم ادبی نامناسب امروز مطابقت ندارد. عشق حاشیه هایی دارد و تمثیلات ناممکن از زمانی را ارائه می دهد که دیگر نیست. گناه قدیمی را بیدار می کند و اضطراب دقیقه ها را با شک و شبهه آنچه می تواند باشد مرتبط می سازد. مجازاتی که عشق تحقق نیافته می تواند او را به طور کامل تعیین کند میلان کوندرا در رمانش La Inmortalidad ، اثری که اساساً آن جادوی لحظه به هدر رفته را احاطه کرده است.

عشق همیشه نیمی از چیزی است که دارید و تمام آن چیزی که فاقد آن هستید. به همین دلیل است که وقتی یک داستان عاشقانه به خوبی روایت می شود ، تبدیل به یک روایت وجودی می شود که در ذهن فرسوده بجارنی ، زیر سمفونی خاطرات و فرصت های از دست رفته تبدیل به والسی در حال انحطاط می شود.

هیچ چیز بیشتر از یک نامه به عنوان نشانه ای از زمانهای دیگر که عشق پنهان با جوهر ، اشک و خون نوشته می شد ، تداعی کننده تر نیست. هیچ چیز دردناکتر از ایده آل شدن بوسه غیرممکن و چاپ نادرست زندگی نیست که در یک نامه آشکار می شود.

پاسخی که سالها بعد من هرگز سرنوشت آن را پیدا نمی کنم. بجارنی آن را می داند و علیرغم آن لازم است وقتی سایه های شب گذشته بر سر او پدیدار می شود نگرانی خود را برطرف کند. از نامه Bjarni ما به نامه اصلی پیوند می دهیم ، نامه ای که Helga برای او فرستاد در حالی که آینده هنوز راه درازی در پیش بود.

بجارنی و هلگا در یک شهر کوچک ایسلندی که از همه سر و صداها جدا شده و زمستانهای طولانی و بی پایان به لرزه در می آورد ، فضای زندگی و مخفیگاه مشترکی داشتند. این عشقی نیست که با مخالفت والدین مواجه شود. حقیقت این است که این عشق یک برخورد زناکار اما غیرقابل کنترل با همان خون جوان بود که خواسته های او را سیراب کرد.

بیرگیسون در تمام جزئیات آن سوزش بین یخ ها کاوش می کند و برای خواننده در زیر نور کم نور آن انتهای جهان که در شمال اروپا است و در آن تالوریک و شیوه ها ، تداعی های فرهنگی و فلسفی کاملاً منطبق است.

تنها چیزی که برای چنین داستانی باقی می ماند این بود که با پایانی متناسب با شدت خود روایت برخورد کند. و ضربه به پایان می رسد ، از قفسه سینه به داخل روده ...

اکنون می توانید رمان For Helga ، کتاب تکان دهنده برگسوین بیرگیسون را در اینجا بخرید:

برای هلگا
در اینجا موجود است
امتیاز دادن به پست

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.