وقتی عسل می میرد ، اثر هانی مونزر

وقتی عسل می میرد
روی کتاب کلیک کنید

خانواده می تواند فضایی مملو از اسرار ناگفته ای باشد که بین عادت ، روال عادی و گذر زمان پنهان شده است. فلیسیتی ، فارغ التحصیل اخیر پزشکی ، قصد دارد حرفه پزشکی خود را به سمت کارهای بشردوستانه سوق دهد. او جوان و تکانشی است و ایده آل خود را برای کمک به دیگران حفظ می کند ، بنابراین مصمم است با یک سازمان غیردولتی به سمت سرزمین های افغانستان حرکت کند.

و این زمانی است که چیزی در هسته خانواده شما می شکند. پدرش به او هشدار می دهد که مادرش به خانه برنگشته است. او به محل اقامتی رفته بود که مادر بزرگش ، دبورا ، آخرین روزهای زندگی خود را برای نجات وسایل شخصی در آنجا گذراند.

سرنخ مادرش مشخص است. حرکات کارت او را در سفر با هواپیما به ایتالیا راهنمایی می کند. و آنجا جایی است که فلیسیتی نیز سفر می کند. پدرش همانطور که او در خانه است معلول در خانه می ماند ، روی ویلچر خود ، این فقط یک جستجوی مضر است.

هنگامی که او سرانجام او را پیدا می کند ، اولین ایده او این است که او را به خاطر فرار غیرقابل درکش سرزنش کند. اما وضعیتی که در آن وجود دارد ، کاملاً در کنار خود ، به عنوان غایب ، آن را به رویکرد جدیدی سوق می دهد. بریده ها و اسناد مختلف مطبوعاتی در اطراف مادرش پخش می شود. در میان همه روزنامه ها ، خاطرات مادربزرگ برجسته است.

سپس فلیسیتی سفری تاریک را به گذشته آغاز می کند ، جایی که او جنبه های باورنکردنی در مورد زندگی مادربزرگ و مادربزرگش الیزابت را می آموزد. در میان واقعیت آشفته اروپای قرن بیستم ، هر دو زن زندگی خود را به بهترین نحو از درگیری ها و جنگ ها گذراندند و در شرایط وخیم با بدی روبرو شدند و تسلیم آن شدند.

داستان سریع در حال تغییر سناریوها که در آن ما پیوندهای نسلی از زنان را کشف می کنیم که به نظر می رسد اسرار آنها پایان ندارد. هنگامی که فلیسیتی شروع به تحقیق می کند ، به لطف دفتر خاطرات ، ما خود را غرق در هیاهوی زندگی الیزابت ، دبورا ، مادر خود او و معنای آن برای فلیسیتی در آینده می دانیم ...

می توانید کتاب را بخرید وقتی عسل می میرد، رمان جدید هانی مونزر ، در اینجا:

وقتی عسل می میرد
امتیاز دادن به پست

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.