ما با یکی از بزرگترین بازماندگان فلک ستاره هالیوود روبرو هستیم. زیرا در سنین خاص نقش ها به شدت کاهش می یابد. مگر اینکه شما باشید تام کروز برای فیلمهای اکشن یا مریل استریپ برای نقشهای پر محتوا، پر از نکات ظریف...
با جایزه شاهزاده آستوریاس برای هنر (همانطور که در آن زمان بود وودی آلن در سال 2002)، به رسمیت شناختن این نژاد در حال حاضر آن را دارد. اما من مطمئن هستم که استریپ در اجراهایی که هر فیلمی را به اثری شایسته از هنر هفتم تبدیل می کند، خیلی بیشتر از خودش خواهد داد. اگر فیلمهای او را در طلوع تفسیری او در دهه 70 بکشیم، به واقعیتها اشاره میکنم، چیزی کمتر...
به اعتبار او، او نقشهای اصلی در همه ژانرها دارد، از تکاندهندهترین فیلمهای صمیمی گرفته تا علمی تخیلی، جایی که او آن را با شخصیتپردازیهایی از سیارات دیگر گلدوزی میکند. دیوای سینمای گذشته، حال و آینده.
3 فیلم برتر توصیه شده مریل استریپ
پل های مدیسون
در هر یک از این پلتفرم ها موجود است:موضوع رقصیدن با زشت ترین ها، فقط برای یک روز دیگر. به عنوان کارگردان این فیلم شاداب، کلینت ایستوود بهترین شریک رقص ممکن خود را انتخاب کرد. بین آنها آن جوی خاص را ایجاد می کنند که حتی ما را که چندان اهل این نوع فیلم ها نیستیم، جذب می کند.
زیرا آهسته آهنگ خاصی بین این دو دارد. چیزی که ممکن است در زمان بیش از حد به نظر برسد، به زیبایی بین نگاه ها و حرکات کشیده می شود. داستان موفق می شود با آن قسمت از زندگی روزمره که به همه ما مربوط می شود و منتظر ماجراهای غیرقابل پیش بینی است که ما را به انواع ورطه های وجودی بسیار نزدیک می کند هماهنگ شود.
در شهرستان مدیسون، فرانچسکا یک زن خانه دار است که زندگی شلوغی دارد. او با شوهرش در یک مزرعه زندگی می کند و تمام اوقات فراغت خود را صرف کارهای خانه می کند. یک روز او رابرت، عکاسی که برای نشنال جئوگرافیک کار می کند و برای تهیه گزارشی از پل های سرپوشیده معروف منطقه به منطقه آمده است، ملاقات می کند.
فرانچسکا به او پناه می دهد و به زودی، آنها شروع به اشتراک گذاشتن لحظات همدستی می کنند. با داستان هایی که رابرت خوش تیپ برای او تعریف می کند، دنیای جدیدی برای او باز می شود. کم کم شور و اشتیاق بین آنها پدید می آید و فرانچسکا باید بین روال خسته کننده اش و میل تازه کشف شده اش به رابرت یکی را انتخاب کند.
به بالا نگاه نکن
در هر یک از این پلتفرم ها موجود است:بدون اینکه قهرمان مطلق این داستان باشد، مریل استریپ در این کمدی اسیدی به همراه دی کاپریو y جنیفر لارنس، به گونه ای عمل می کند که طرح با طنزی هذیانی و تاریخی پر شده است که قبلاً در استریپ ندیده ایم. نقش او بهعنوان جانی اورلئان که به جای رئیسجمهور ایالاتمتحده بازی میکند، در کنترلهای دنیای غرب از کاخ سفید، ابعادی استراتوسفری در تمسخر و تمسخر دنیای ما به خود میگیرد. چیزی شبیه فرض آخرالزمان با بهترین لبخندها در صورتی که مجبور شوید در هر دنیای دیگری مبارزات انتخاباتی کنید تا بدانید، به عنوان تنها گزینه برای نجات خود از قضاوت نهایی.
کیت دیبیاسکی، دانشجوی فارغ التحصیل نجوم، و استادش، دکتر راندال میندی، به تازگی چیزی به همان اندازه شگفت انگیز و خطرناک کشف کرده اند. یک دنباله دار در حال گردش در منظومه شمسی است و مستقیماً به سمت برخورد با زمین می رود. با وجود تمام تلاش های آنها برای هشدار به دولت و مردم، به نظر می رسد که بشریت مایل است آن را به شوخی بگیرد. با کمک دکتر اوگلتورپ، کیت و رندال یک تور رسانه ای را آغاز می کنند که آنها را از کاخ سفید به دیوانه ترین برنامه صبحگاهی تلویزیون می برد تا سعی کنند به دنیا آموزش دهند که در شرف مرگ است.
اوت
در هر یک از این پلتفرم ها موجود است:در این داستان خانوادگی خندهدار، مریل نقش مادرسالار بیقانونی را بازی میکند که تنها نفس آشفتهاش باقی مانده است که مشتاق به خنثی کردن همه چیز است. شاید پس از یک زندگی فداکاری که او اکنون معنایی برای آن پیدا نمی کند.
خانواده وستون از نظر ساختار و همچنین در پیچیدگی ها پیچیده است. ازدواجی که توسط بورلی وستون و همسرش ویولت (مریل استریپ، "بانوی آهنین") ایجاد شد، دارای سه دختر، یک نوه، یک خدمتکار و بسیاری از لباسهای کثیف برای شستن است. خانواده در حال آماده شدن برای گذراندن چند روز با هم در خانه ای بزرگ واقع در اوکلاهاما هستند و آنها تصمیم می گیرند که این کار را در ماه پرتنش انجام دهند: آگوست.
تعطیلات خانوادگی برعکس یک جلسه ایده آل خواهد بود. رویدادهای مبهم و گیج کننده یکی دیگر را دنبال می کنند و هر یک از اعضا را در معرض آزمایش قرار می دهند. پدرسالار ناگهان ناپدید می شود. ویولت (همسرش) که به مواد مخدر معتاد است، رابطه چندان خوبی با دخترانش ندارد، به خصوص با بزرگترینشان، باربارا (جولیا رابرتز، "سفید برفی") که مدام با او بحث میکند.
دختر بزرگ توسط شوهرش خیانت شده و دخترش غوطه ور در هورمونی ترین دوران نوجوانی، کار را آسان نمی کند. یک کوکتل گندیده، چاشنی گرمای خفه کننده ماه، که رابطه والدین واستون را از بین می برد و آینده آنها را برای همیشه تغییر می دهد.