3 فیلم برتر هیو جکمن

جکمن فراتر از دگرگونی‌های lycanthropic، مجموعه‌ای از فیلم‌های فوق‌العاده را جمع‌آوری می‌کند. و اینطور نیست که او شیدایی برای ولورین یا نسخه های متعددش داشته باشد. من به سادگی با هر قسط جدید به خواب می روم زیرا دقیقاً از یک بره در میان گله این همه گرگ گم شده ام.

بنابراین، که فراتر از خیال‌پردازی‌های گرگینه کار کرده‌ام، می‌خواهم به آن دسته از دیگران بسنده کنم تا بهترین‌های جکمن را در انواع دیگر تفاسیر که نیاز به کار بیشتر و قرار گرفتن کمتر دارند، کشف کنم. من می دانم که جهان مارول، جایی که ما مرد آهنی تمام نشدنی آن را نیز می یابیم رابرت داونی جونیور، از نظر مالی بسیار وسوسه انگیز است. اما وقتی صحبت از اجرا به میان می آید، باید به دنبال جای دیگری باشیم تا از بازی های خاطره انگیز خود بازیگر، فراتر از جلوه های ویژه لذت ببریم.

3 فیلم برتر پیشنهادی هیو جکمن

بینوایان

در هر یک از این پلتفرم ها موجود است:

بازی A کلاسیک ادبیات در چنین راه نفیس قطعا هیجان انگیز است. انجام آن از نظر موسیقایی به یک موفقیت فوق العاده برای برجسته کردن آن نقطه حماسی از بدبختی، بین انعطاف پذیری و نیاز نهفته به انقلاب ختم می شود.

جکمن زیر پوست ژان والژان نمادین قدم می گذارد و راه رستگاری و تبدیل مجدد خود را ادامه می دهد. اما مردی که زمانی آزادیش به سرقت رفت، صرفاً به خاطر تلاش برای زنده ماندن، زخم هایش هنوز التیام نیافته است. و علیرغم بازسازی و شکوفایی، دلایل گمشده ای را پیدا می کند که در آن بار دیگر آرمان های خود را در برابر بی عدالتی های فراوان بیان کند.

داستان، کم و بیش، با امتیازاتش به ریتم های سینمایی، با آنچه توسط ویکتور هوگو روایت می شود، مطابقت دارد. اما مناظر گیرا و موسیقی که بیش از موفقیت انتخاب شده است، هر لحظه را به تعبیری جادویی به عنوان تئاتر زندگی تبدیل می کند. انقلاب‌هایی در انتظار ژنرال‌هایی هستند که می‌دانند چگونه مردم را برای رهایی از یوغ راهنمایی کنند. عشق در لبه پرتگاه و تهدید به از دست دادن تنها فتوحات لازم برای خوشبختی. تعادل کامل بین آینده ژان والژان و ترانزیت کل کشور، شهری مانند پاریس که برای آزادی خود شلوغ است.

قدر و منزلت

در هر یک از این پلتفرم ها موجود است:

با توجه به اینکه کریستین بیل او در این فیلم بر جکمن پیروز می شود، بازی او به عنوان جادوگری که موفق به پیروزی در دوئل می شود کمتر قابل توجه نیست. و این که پایان شک و تردیدهایی را نشان می دهد که با وجود همه چیز بالاخره چه کسی به اثر نهایی دست می یابد ...

لحظات شگفت انگیزی مانند برخورد رابرت آنژیر (جکمن) با نیکولا تسلا که توسط بووی فوق العاده تجسم یافته است و در تاریخ سینما ثبت خواهد شد. انژیر توهم گرا موفق می شود از آلفرد بوردن (بیل) استفاده کند. و شناخت آن به انعکاس جهانی می رسد. چیزی مانند علم را می توان در نهایت در خدمت جذاب ترین جلوه ها قرار داد.

از نظر بازیگری به تنهایی، تاریکی بیل، که با شکست مواجه می‌شود، بینش بیشتری نسبت به شخصیت شخصیت او ارائه می‌کند. و از این رو در میان عذاب ها و رنج های دیگر از چیچا بیشتر لذت می برند. اما درخشش جکمن در کل فیلم او را به عنوان بازیگر بزرگی که هست متمایز می کند.

زندانیان

در هر یک از این پلتفرم ها موجود است:

دوراهی بحث برانگیز قدیمی درباره پدری یا مادری و اینکه چه احساسی از دست دادن احتمالی آن می تواند انسان را برگرداند. پرتگاه هایی که به تعلیق روانی اشاره دارند. تصمیم پدر برای رسیدگی به موضوع جستجوی دخترش. چون تحقیقات جلو نمی رود و زمان بر علیه اوست تا دخترش را زنده پیدا کند.

هیچ افراطی یا حد و مرزی برای جستجوی عزیزتان وجود ندارد. تردیدهای پلیس به خشم پدری دامن می زند که می تواند برای بازگرداندن دخترش دست به هر کاری بزند. در زمان دراماتیکی که پدر برای یافتن موجود نفرت انگیزی که دخترش را گرفته است صرف کرده است، هر اتفاقی ممکن است بیفتد. جنون به عنوان امکانی ظاهر می شود که همه چیز را از کنترل خارج می کند. زیرا سوء ظن هایی که تحقیقات پلیسی از آن آغاز می شود، می تواند برای پدری که به طور فزاینده ای ناامید شده، قطعیت باشد.

امتیاز دادن به پست

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.