10 بهترین رمان کوتاه

نه به کوتاهی یک داستان و نه به وسعت یک رمان. رمان های کوتاه می توانند بهترین هر دو نوع داستان سرایی را در خود جای دهند. اندازه ایده آل برای مطالعه در قطار یا نشستن در خانه. ایجاز مد است، نشانه روزگار است. رمان‌ها، رمان‌ها یا رمان‌ها، کوتاه اما دو برابر خوب در بسیاری از موارد.

مشکل این است که تفاوت را ایجاد کنیم، تعیین معیاری که از آن یک روایت به داستان یا رمان تبدیل شود. زیرا اگر با صفحه بندی بود، با قالب خود کتاب، همه چیز به طرز جادویی متفاوت است... بنابراین با توجه به عدم قطعیت از نظر اندازه، می‌توانیم به توسعه طرح به عنوان عنصر متمایزکننده این نوع کتاب اشاره کنیم.

اما البته در آنجا وارد زمین های مبهم نیز می شویم. چه چیزی را برای پرش به رمان از داستان یا داستان در نظر می گیریم؟ بدون شک تسلیم لازم برای جداسازی صحنه ها در دو جهت به سمت رمان کوتاه می رود. از یک طرف نیت خود نویسنده. از سوی دیگر، ماهیت داستانی که تکامل می‌یابد و شخصیت‌هایش را در مکان‌های مختلف حرکت می‌دهد، صحنه را تغییر می‌دهد یا به سمت مفروضات جدیدی فرافکنی می‌شود.

نکته این است که اگرچه هیچ کس به تعریف دقیق اشاره نمی کند، اما همه ما می دانیم که چگونه آنها را متمایز کنیم. و وقتی یکی از این کتاب‌های کوچک را تمام می‌کنیم، طعم یک داستان کامل را با آغاز، میانه و پایان آن به اندازه‌ای سازگار می‌مانیم که در تخیل خود دنیای قابل سکونت جدیدی را در پس‌زمینه‌اش و توصیفی‌ترین شکلش بازسازی کنیم. من از شما دعوت می کنم تا برخی از آنها را کشف کنید معروف ترین رمان های کوتاه...

10 رمان کوتاه توصیه شده برتر

شورش مزرعه جورج اورول

داستان حیواناتی که حیوان نیستند. یا بله، بسته به اینکه چگونه می خواهید آن را ببینید. زیرا خوانش های دوگانه همان چیزی است که دارد، که اگر در دو سوی استعاره به خوبی دوخته شوند، پیام های متفاوتی به دست می آورند.

این طنز درباره انقلاب روسیه و پیروزی استالینیسم که در سال 1945 نوشته شد، در نوع خود به نقطه عطفی در فرهنگ معاصر و یکی از کوبنده ترین کتاب های تمام دوران تبدیل شده است. در مواجهه با ظهور حیوانات مزرعه Manor، ما به زودی بذرهای توتالیتاریسم را در یک سازمان به ظاهر ایده آل کشف کردیم. و در کاریزماتیک ترین رهبران ما، سایه ظالم ترین ستمگران.

محکومیت جامعه توتالیتر که به طرز درخشانی در یک افسانه تمثیلی مبتکرانه حیرت زده شده است. حیوانات مزرعه جونز علیه صاحبان انسانی خود قیام کرده و آنها را شکست می دهند. اما شورش شکست خواهد خورد زیرا رقابت ها و حسادت ها در میان آنها به وجود می آید و برخی با اربابی که سرنگون کرده اند متحد می شوند و به هویت خود و منافع طبقه خود خیانت می کنند.

اگرچه شورش مزرعه به عنوان یک طنز بی رحمانه از استالینیسم در نظر گرفته شد، اما ویژگی جهانی پیام آن، این کتاب را به تحلیلی خارق العاده از فسادی که قدرت به وجود می آورد، سخنی خشمگین علیه تمامیت خواهی از هر نوع، و بررسی شفاف دستکاری ها در حقیقت تاریخی می سازد. در لحظات دگرگونی سیاسی دستخوش می شود.

شورش در مزرعه

اختراع مورل

در بهترین دست‌ها، فانتزی همه چیز را می‌پوشاند، از تصور پیشی می‌گیرد و به عنوان مکاشفه‌ای درباره اجزای سازنده آن به دنیای ما می‌رسد. انرژی که ما را پر می کند، عشق، اکسیژن، زمان. ذراتی از همه چیز و هیچ چیز برای رابینسون ها که هر روز در جزایر بی گمان کشتی غرق می شوند.

یک فراری که توسط عدالت مورد آزار و اذیت قرار می گیرد با یک قایق پارویی به جزیره ای بیابانی می رسد که چند ساختمان متروکه روی آن ایستاده اند. اما یک روز آن مرد تنها احساس می کند که دیگر تنها نیست، زیرا انسان های دیگری در جزیره ظاهر شده اند.

او آنها را تماشا می کند، آنها را جاسوسی می کند، راه آنها را دنبال می کند و سعی می کند صحبت های آنها را غافلگیر کند. این نقطه شروع رمز و راز است، انتقال مداوم از واقعیت به توهم، که کم کم فراری را به روشن شدن همه معماها می رساند.

این کتاب را می توان در نوع خود با کامل ترین داستان های ادگار آلن پو مقایسه کرد. طرح مبتکرانه آن، به کارگیری خردمندانه و مهمتر از همه، اصالت تحسین برانگیز ایده ای که حول محور آن می چرخد، اختراع مورل را به یکی از شاهکارهای مسلم ادبیات فانتزی تبدیل کرده است.

اختراع مورل

نصف ویسکونت

Viscount Demediado اولین تلاش ایتالو کالوینو در افسانه و خارق العاده است. کالوینو داستان ویسکونت ترالبا را روایت می کند که با شلیک توپ ترک ها به دو نیم شد و دو نیمه اش به طور جداگانه به زندگی خود ادامه دادند.

مداردو د ترالبا که نماد وضعیت انسانی تقسیم شده است، برای قدم زدن در سرزمین های خود بیرون می رود. همانطور که می گذرد، گلابی های آویزان از درختان به نظر می رسند که همه به دو نیم شده اند. نیمه بد ویسکونت به زنی که عاشقش شده است، می گوید: «هر ملاقات دو موجود در جهان، از هم گسیختگی است». اما آیا مطمئن است که نیمه بد است؟ این افسانه باشکوه جست‌وجوی انسان را به طور کامل افزایش می‌دهد که معمولاً از چیزی بیش از مجموع نیمه‌هایش ساخته شده است.

نصف ویسکونت

شازده کوچولو

همانطور که می بینید، من در حال عبور از امکانات استعاری یا حتی تمثیلی بی نهایتی هستم که رمان کوتاه ارائه می دهد. زیرا رمان‌های کوتاه کاملاً با بازی بین حقایق و فرضیاتی که از آنچه اتفاق می‌افتد به وجود می‌آیند، مطابقت دارند.

افسانه اسطوره ای و داستانی فلسفی که در مورد رابطه انسان با همسایه و با جهان پرسش می کند. شاهزاده کوچولو با سادگی شگفت‌انگیزی، تأمل دائمی سنت اگزوپری در مورد دوستی، عشق، مسئولیت و معنای زندگی را متمرکز می‌کند.

من اینگونه زندگی می کردم، تنها، بدون کسی که واقعاً با او صحبت کنم، تا اینکه شش سال پیش در صحرای صحرا دچار اختلال شدم. چیزی در موتورم شکسته بود. و از آنجایی که نه مکانیک همراهم بود و نه مسافر، به تنهایی تصمیم گرفتم تا یک تعمیر سخت را انجام دهم. برای من یک موضوع مرگ و زندگی بود. فقط هشت روز آب داشتم.

شب اول که هزار مایل دورتر از هر سرزمین مسکونی روی شن ها خوابیدم. منزوی‌تر از مرده‌ای که روی یک قایق در وسط اقیانوس بود، بود. پس تعجب من را تصور کنید که هنگام سپیده دم، صدای کوچک عجیبی مرا از خواب بیدار کرد که گفت: -لطفا... یک بره برایم بکش! -هی!؟ برام بره بکش...

شاهزاده کوچولو

وقایع نگاری مرگ پیشگویی شده

شاید هم باشد وقایع نگاری مرگ پیشگویی شده "واقعی ترین" اثر گابریل گارسیا مارکز، زیرا بر اساس یک رویداد تاریخی است که در سرزمین مادری نویسنده رخ داده است. وقتی رمان شروع می شود، از قبل مشخص می شود که برادران ویکاریو قصد دارند سانتیاگو ناسار را بکشند - در واقع قبلاً او را کشته اند - تا انتقام ناموس خشمگین خواهرش آنجلا را بگیرند، اما داستان دقیقاً در لحظه ای به پایان می رسد که سانتیاگو ناسار می میرد .

زمان چرخه‌ای که گارسیا مارکز در آثارش از آن استفاده می‌کند، دوباره در اینجا ظاهر می‌شود که در هر لحظه به دقت تجزیه می‌شود، به‌طور دقیق و دقیق توسط راوی بازسازی می‌شود، که روایتی از اتفاقات مدت‌ها پیش می‌گوید، کسی که در خود پیشروی می‌کند و پسرفت می‌کند. داستان و حتی مدتها بعد می آید تا سرنوشت بازماندگان را بگوید. کنش، در عین حال، جمعی و شخصی، روشن و مبهم است و خواننده را از ابتدا اسیر خود می کند، حتی اگر نتیجه طرح را بداند. دیالکتیک بین اسطوره و واقعیت در اینجا بار دیگر با نثری که چنان مملو از شیفتگی است که آن را به مرزهای افسانه ارتقا می دهد، تقویت می شود.

وقایع نگاری مرگ پیشگویی شده

مرگ ایوان ایلیچ

شخصیت ترسیم شده توسط تولستوی، ایوان ایلیچ، رئیس دادگاه سرزمینی است. رمان‌نویس دنیای بی‌اثر و تباه‌کننده ایوان را به تصویر می‌کشد و انتقادی تند از اشرافی که به خوبی می‌شناخت. تولستوی نه تنها ترس شخصی خود از مرگ را در این رمان منعکس می کند، بلکه شفقت عمیقی را که از افراد فروتن و سرکوب شده الهام گرفته شده است، نشان می دهد.

در این رمان از تولستوی، انتقاد شدیدی از بوروکراسی وارد شده است، زیرا برای بالا رفتن نیاز دارند که ایوان زندگی را متوقف کند. دوستانش که جاهای پایینی را اشغال می کنند منتظر مرگ او هستند تا جای او را بگیرند. این کتاب منعکس کننده بیگانگی ایوان ایلیچ است، او بیشتر بر کار خود تمرکز می کند تا خانواده اش. شخصیت اصلی زمانی که از خود بیگانه شده و زندگی را انسانی نمی‌گذراند، در حال حاضر مرده است، به همین دلیل ترس از مرگ را از دست می‌دهد... او منتظر آن است.

مرگ ایوان ایلیچ

مرگ در ونیز

داستان روحی از پا افتاده است که فقط در ساختگی قادر به زنده ماندن است که ناگهان زیبایی خود به خودی را کشف می کند که بدون زحمت و بدون تردید در چهره یک نوجوان خود را نشان می دهد. مان این اثر را به سبک موزاییکی، دقیق، موشکافانه و در عین حال درخشان نوشته و به طور موثری فضای گرگ و میش و در حال مرگ یک ونیز رنگارنگ را توصیف می کند.

منتشر شده در سال 1914 ، مرگ در ونیز رمانی اساسی برای تثبیت شهرت بود توماس مان، که در سال 1929 دریافت کرد جایزه نوبل ادبیاتبه عنوان یکی از چهره های کلیدی ادبیات معاصر اروپا به شمار می رود.

مرگ در ونیز

گتسبی بزرگ

خواندن فیتزجرالد آسان نیست. حتی کسانی هستند که مستقیماً آن را رد می کنند. اما این رمان کوچک چیزی دارد، با اشاره به دوریان گری ملموس‌تر... گتسبی، شخصیتی که نام خود را بر یکی از اسطوره‌های خلق شده توسط رمان قرن بیستم گذاشته، کیست؟ او یک راز است، مردی که خود را اختراع کرد و یک مهمانی بزرگ ترتیب داده است تا دیزی بوکانان را که زمانی دوستش داشت، بازگرداند.

ما در دهه بیست میلادی هستیم، در نیویورک، و گتسبی در عمارت افسانه ای لانگ آیلند خود مهمانی هایی ترتیب می دهد که معمایی ترین جاذبه در آن صاحب خانه است، یک میلیونر که ممکن است قاتل یا جاسوس باشد، پسری بدون هیچ چیز. ثروتمند شد، قهرمانی غم انگیز که با نزدیک شدن به رویای خود نابود می شود: تسخیر مجدد معشوق.

نزدیک به قلب وحشی

نزدیک به قلب وحشی تلاش برای ساختن زندگینامه جوآنا از کودکی تا بلوغ، جستجوی حقیقت درونی، مطالعه پیچیدگی روابط انسانی، تلاش برای فراموش کردن مرگ، مرگ پدرش است که جوآنا هرگز نمی پذیرد.

امروز هیچ کس شک ندارد که کار کلاریس لیسپکتور، در زمان ما، یکی از عمیق ترین تجربیات برای بیان موضوعاتی است که ما را غرق کرده است: سکوت و میل به ارتباط، تنهایی در دنیایی که در آن ارتباطات ساختگی ما را در درماندگی غوطه ور می کند، وضعیت زنان در دنیایی که مردان ساخته اند...

ساعت نارنجی ساخته شده توسط آنتونی برگس

رمانی به همان اندازه که متجاوزانه و آسیب زا است، از جنبه هایی عمیق است که همیشه در یک روایت مشترک بررسی نشده است. روان‌پریشی و توانایی، یا تصادف انحرافی یک رهبر روان‌پریشی که می‌تواند شیطانی‌ترین خواسته‌های خود را دین بسازد، به‌ویژه در آن روزهای جوانی که در آن هر ایده‌آل می‌تواند خوب باشد، حتی خشونت برای خشونت.

داستان نوجوان نادست الکس و سه دوست معتادش در دنیایی از ظلم و نابودی. به گفته برگس، الکس «ویژگی های اصلی انسانی را دارد. عشق به پرخاشگری، عشق به زبان، عشق به زیبایی. اما او جوان است و هنوز اهمیت واقعی آزادی را که به شدت از آن لذت می برد، درک نکرده است. به نوعی او در عدن زندگی می‌کند، و تنها زمانی که می‌افتد (همانطور که واقعاً از پنجره می‌افتد) به نظر می‌رسد که قادر به تبدیل شدن به یک انسان واقعی است.»

نارنجی مکانیکی

از شما دعوت می کنم تا رمان کوتاه من را بشناسید: «آغوش صلیب من»

امتیاز دادن به پست

1 نظر برای “10 بهترین رمان کوتاه”

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.