3 کتاب برتر از هانس روزنفلد

یکی از قسمت های پشت سر هم شل شده و به طور مستقل شروع به رکاب زدن کرده است. منظورم یک هانس روزنفلد انحراف به مسیرهای ادبی جدید که قبلاً از آنها جدا شده است مایکل هیورث. و همانطور که من شک داشتم، ادبیات چهار دستی یا یک تفاهم زناشویی اجباری است یا تجارت ساده. و به هر شکلی، موضوع نوشتن در پایان به نفس طبیعی در جستجوی اثبات حقانیت، آزادی یا هر چیزی که می خواهید آن را بنامید اشاره می کند.

و بنابراین ما آنچه را که به عنوان حماسه ای بزرگ پیش بینی شده است ، پیدا می کنیم سریال هاپاراندا، از روزنفلد تحویل آشفته ترین نوآر ، آن چیزی که ما را با نمایشنامه های نور و سایه شمالی ترین اروپا مواجه می کند. در آنجا پرتوهای ناچیز خورشید انرژی های تلوریک را بیدار می کنند که در عرض های جغرافیایی دیگر مشکوک نیست.

روزنفلد به کل استدلال قبلی که به طور مشترک با هیورث توسعه یافته بود، تغییر داده است. و وقتی می‌خواهید رها کنید، باید قاطع باشید تا تسلیم اتفاقات معمولی یا شانس‌های دوم نشوید که نشان می‌دهد همان کاری را انجام می‌دهید که با اطمینان کامل از انجام آن دست کشیدید.

در برخی مواقع رطوبت ، اما همیشه توطئه و موج خون را کاملاً متعادل می کند. همه چیز برای دلجویی از خوانندگانی که دقیقاً به دنبال کامل ، اکشن تاریک و سردرد هستند ... روزنفلد با قول موارد وحشتناک و مجموعه های شگفت انگیز ، روی قهرمان جدید خود هانا وستر شرط بندی می کند ...

3 رمان برتر توصیه شده توسط هانس روزنفلد

گرگ تابستان

گرگهای بیچاره که به عنوان موجودات جهنمی مورد تحقیر قرار گرفته اند ، قانع هستند که به پادشاهی کوچک جنگلی بسنده کنند. در پایان، mutatis mutandis، گرگهای واقعی ، کسانی که بدون هیچ توجهی به قربانیان خود حمله می کنند خود مردان هستند. همانطور که هابز گفت ، انسان برای انسان گرگ است. در همین حال ، گرگ های چهار پا فقط مشتاق هستند گوشت تازه زنده بماند ...

کشف بقایای انسانی در شکم یک گرگ مرده در شهر هاپاراندا ، در مرز بین سوئد و فنلاند ، تحقیقاتی را آغاز می کند که سرنوشت پلیس هانا وستر را برای همیشه تغییر می دهد. به نظر می رسد این پرونده به درگیری خونین بین قاچاقچیان مواد مخدر که در فنلاند رخ داده است ، مرتبط باشد. اما چگونه انسان به جنگل خارج از هاپاراندا رسید؟

هانا و همراهانش باید آسمان و زمین را جابجا کنند تا آنچه اتفاق افتاده را کشف کنند. زمان کوتاه است و ظاهر بدنهای جدید هانا و تیمش را در مرکز توجه قرار خواهد داد. به خصوص وقتی کاتجا ، درخشان ترین مرد ضربه ، وارد شهر می شود. با ظاهر خود ، هاپاراندا دچار چندین رویداد غیر منتظره و وحشیانه می شود.

گرگ تابستان

مرده قابل مصرف

در انتظار آنچه جدید از سری Haparanda منتشر می شود ، به رمان های مشترک روزنفلد با هجورت برمی گردیم. و این بهترین چیزی است که هر دو زایمان کردند ...

فرد مرده همیشه بزرگترین شواهد برای روشن شدن جنایت است ، اما می تواند غنیمت قاتل یا کسی باشد که زندگی ، کار و شهادت او می تواند فردی را که می تواند مرگ او را در مشکل قرار دهد ، به همراه داشته باشد. وقتی تشخیص هویت متوفی غیرممکن است ، گزینه سوم را بیشتر انتخاب کنید.

در کوههای Jämtland ، دو زن به کشف بزرگی می پردازند: استخوان های یک دست از زمین بیرون می آید. پلیس محلی به محل جنایت می رسد و نه یک ، بلکه شش جسد را پیدا می کند. بین آنها ، آن دو فرزند. همه با شلیک گلوله به سر کشته شدند. هیچ شاهدی وجود ندارد ، هیچ سرنخی وجود ندارد و هیچ کس هیچ مفقودی را گزارش نکرده است ... وقتی تیم تورکل هولگراند برای انجام تحقیقات به محل می رود ، همه چیز پیچیده می شود.

سباستین برگمن ، روانشناس جنایی ، همه را با مشکلات شخصی خود عذاب می دهد و بار دیگر باعث افزایش تنش ها می شود. به نظر می رسد که این پرونده یک معمای پیچیده تر از چیزی است که تصور می کردند. هویت قربانیان یک معما است و هنگامی که در نهایت ، برگمان در سرنخ ها وارد می شود و موفق می شود نخ را بکشد ، ناگهان سرویس مخفی به نظر می رسد که پرونده را تشکیل می دهد. کسی در نقاط مرتفع می خواهد به هر قیمتی این مرگ ها را بپوشاند ... اما آیا آنها سباستین برگمن را متوقف خواهند کرد؟

مرده قابل مصرف

سکوت های غیرقابل گفتن

قتل های متعدد ، مربوط به خویشاوندان برای یک نکته غم انگیز و وحشتناک تر ، همیشه آب و هوای طرح بیشتری را برای خواننده از یک فرضیه به فرضیه دیگر منتقل می کند. سرنخ ها می توانند در جایی ظاهر شوند که کمتر تصور می کنید ...

نکته این است که به نظر می رسد یک خانواده تا لحظه وقوع جنایت در خانه آرام خود کاملاً کشته شده اند. همانطور که می گویم ، پس از نتیجه مهلک ، همه چیز به یک شخصیت شوم اشاره می کند که با نیت های قابل پیش بینی و کبیر خود خانواده را به خود مشغول کرده است. اما وقتی دایره روی او بسته می شود ، قاتل احتمالی قاتل به نظر می رسد. وقتی داستانی نگران کننده می شود ، آن زمان است که شخصیت باید با ویژگی های بزرگ خود برجسته شود.

سباستین برگمن ، بازپرس جنایی ، باید تاریک ترین مسیرهای روان انسان را طی کند تا نوری برای روشن شدن پرونده پیدا کند. البته ، نابغه ای مانند او حاشیه های خود را دارد ، عجیب و غریب بودن سباستین برگمن یک نقطه شخصیت را به طرح می رساند ، با وزن وحشیانه ای از این روانشناس که به دلیل روش شناسی ، بلکه همچنین هوش او ، خواننده را مجذوب می کند.

در هر صورت ، ممکن است سباستین آماده نباشد تا از طریق نیکول ، دختر خواهرزاده خانواده کشته شده ، به دنبال راه حل باشد. تجسس افراد خردسال هرگز تخصص او نبود. آنچه به نظر می رسد یک کار جزئی است به یک کار سخت تبدیل می شود. ریسک معمولی که کوچکترین انگیزه ای برای روشن شدن تحقیقات دارد. سباستین مجبور می شود در پیچ و خم تاریکی که هر اتفاقی ممکن است رخ دهد ، بهترین عملکرد خود را ارائه دهد.

سکوت های غیرقابل گفتن
امتیاز دادن به پست

1 نظر برای “3 کتاب برتر از هانس روزنفلد”

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.