3 کتاب برتر فرانسیسکو نارلا

در تجدید نظر در اسطوره قدیمی نویسنده هوانورد ، نویسندگان بزرگ به صورت زیر نشان داده شده اند آنتوان دو سنت اگزوپری o جیمز سالتر، درمیان دیگران. موزهای ارتفاعات امروزه همچنان به داستان نویسان جدید مانند خود الهام می بخشند. فرانسیسکو نارلا، یک فرمانده هوایی حرفه ای و نویسنده ای تلفیقی که از ژانرهای مختلف مانند آسمان های متفاوتی عبور می کند که در کنترل هواپیماها دیده است.

در داستان های تاریخی ، نارلا ما را در طرح های شدیدی قرار می دهد ، به طور کلی بیشتر مستعد توسعه استدلال های خودمان هستیم تا پایان نامه های تاریخ نگاری (بیایید ، آنچه تخیلی بوده است). در این نوع رمان های نویسنده ما از درون نگاری های فوق العاده مستند لذت می بریم. طرح هایی از بهترین محیط که در آن ما بین حوادث نگران کننده ، بین راز و ماجراجویی افسون می کنیم.

در ثروت های دیگر ، در ژانرهای دیگر ، نارلا نیز با خیال راحت حرکت می کند ، با این اعتقاد که کسی چیزی برای گفتن دارد و می داند چگونه آن را بگوید. رمان های اسرار آمیز با یادآوری از آن کشور کوچک که همه ما اولین اسطوره ها و افسانه های خود را می شناسیم. اما همچنین داستانهای بسیار دور ، عجیب و غریب و فریبنده. قلمی که همیشه غافلگیر کننده است.

3 رمان برتر توصیه شده توسط فرانسیسکو نارلا

جایی که تپه ها زوزه می کشند

فراتر از استدلالهای معمولی رمانهای تاریخی ، یافتن یا دانستن چگونگی تجهیز یک طرح جالب توجه به جزئیات تاریخی ، در نجات حکایات ، در رویدادهای محلی بیشتر ، در مطالعه شخصیتهای کمتر شناخته شده است.

از این جنبه ها ، می توان بحثی را با اثری از درون تاریخ ایجاد کرد که در نهایت به همه انواع خوانندگان نفوذ می کند. از آنجا که به ما چیز متفاوتی گفته می شود و بنابراین به ما یک دید جدید و نزدیکتر از رویدادهای دور در جهان ما منتقل می شود. گروهی از لژیونرهای وفادار به ژولیوس سزار به عنوان alimañeros ظاهر می شوند و خود را به قبیله ای از گالیسیای باستان ارائه می دهند تا با گرگ ها این کار را تمام کنند. دام های خود را تهی می کنند آنها می خواهند به دست بگیرند

به نفع آنها و اینکه آنها محل معادن افسانه ای طلا را فاش می کنند. از این رگها ، استاد روم فلز گرانبهایی را استخراج می کند که با آن تسلیم سنا می شود. اما وقتی یک گرگ باردار کشته می شود ، آخرین نر زنده مانده ، یک گرگ حیله گر ، پیر و عظیم ، آنها را در سفر به رم تعقیب می کند تا انتقام خود را بگیرد و نقشه های مخفی ژولیوس سزار را کوتاه کند. یک رمان تاریخی فوق العاده پر از ماجراجویی. و تنش بر سر مبارزه باستانی بین انسان و طبیعت.

جایی که تپه ها زوزه می کشند

رونین

اگر نویسنده ای وجود دارد که توانسته جهان باستانی ژاپن را به فضایی برای پرفروش ها تبدیل کند ، یعنی دیوید بی گیلبه اما در مورد فرانسیسکو نارلا ، شگفت انگیز است که در صورت تغییر سناریوها در جایی که او طرحهای خود را با شدت ، انرژی و اشتیاق بالا برای خواندن طبیعی می کند ، از بین برود.

بنابراین ، صرف نظر از علاقه هر یک به فرهنگ یک کشور یا کشور دیگر ، این امر همیشه غنی کننده و بیش از همه لذت بخش است و به رمان هایی مانند این نزدیک می شویم که به نظر می رسد ما را به آن سوی جهان از جایی که روزهای ما آغاز می شود ، هدایت می کند. سال خداوند 1600 ، ژاپن در جنگ داخلی ابدی به جوش می آید. فئودالها در بازی استراتژی اتحادها و خیانتها را جایگزین می کنند که در آن هر یک از آنها سعی می کنند حکومت مطلق سرزمین خدایان را به دست بگیرند.

قلعه فوشیمی در برابر محاصره مقاومت نمی کند و سامورایی سایگو هایابوسا آماده شکم بدون شک و تردید و شکایت است. با این حال ، مأموریتی که اربابش برای او در نظر گرفته است قربانی بسیار بیشتری از مرگ نیاز خواهد داشت. تاج اسپانیا لحظه ای از حداکثر گسترش سرزمینی را تجربه می کند ، اما فیلیپه سوم ، پادشاه ضعیف و لذت طلب ، دربار را به دست خود سپرده است دوک لرما ، که بین فساد و دولت خواهی کشور را فقیر می کند و پایه های امپراتوری را می شکند. Dámaso Hernández de Castro ، که در مبارزات فلاندر سخت شده بود ، آماده می شود تا به هند شرقی برود و خود را در خدمت قاضی Audiencia مانیل قرار دهد.

اگر می خواهد به دنبال دست محبوبش ، La Menina Constanza de Accioli باشد ، باید نسب ناکافی خود را با شایستگی جبران کند. او به زودی در می یابد که شخصی چیزی را که در واقع یک تله است به عنوان فرصت مخفی کرده است. سرنوشت تارهای خود را می بافد و برخورد عادی زندگی سایگو و داماسو را برای همیشه متحد می کند.

رونین

فیررو

اسطوره های بزرگ تاریخ از م componentلفه ای از رمز و راز ساخته شده اند که درنهایت شخصیت لحظه را به عنوان چیزی متفاوت ، مطمئناً همیشه چیزی بهتر از خودمان ، که از احترام به اصول و علاقه های او برمی خیزد ، ایجاد می کند ، قهرمانی که در صورت لزوم به مرگ جعل شده است.

آنها او را فیرو نامیدند. و دروغ بود. حقیقت گذشته و گذشته او بود ، اعتقادی که ترجیح می داد فراموش کند. او چیزی نداشت ، حتی آینده ای نداشت. به همین دلیل او در مرز زندگی می کرد ، قطعه ای نامعلوم از زمین که همه آن را فراموش کرده اند ، مکانی نفرین شده که در آن مورها و مسیحیان مرگ را به دلخواه می کاشتند. تنها دلداری او کندوهای زنبور عسل بود. او که در آن گذشته تلخ گم شده بود ، همیشه عسل را دوست داشت. حالا آن گذشته به سوي او باز مي گردد. با شمشیر در کمربند ، آماده عذاب او. یکبار دیگر. و وقتی رفیق سابقش او را می یابد ، می داند که راه فراری ندارد.

جنگ دوباره از مسیر او عبور می کند. بزرگترین نبردی که گفته شد در حال آماده سازی است و او مسیر را مشخص می کند. او این کار را فقط به یک دلیل انجام می دهد: او. مانند گذشته ، او مانند همیشه مهاجم ارتشهای کاستیل خواهد بود. و تنها امید شما در دستان دشمن خواهد بود ... این داستان یک مرد است؛ یکی خسته ، کفرآمیز و تنها. مردی تمام شده ، بدون امید و با وجود همه چیز ، مردی شجاع. یک مهاجم در مرز ، در زمان تجدید قوا. نام او را به خاطر خواهید آورد.

فیررو
5/5 - (8 رای)

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.