3 کتاب برتر از نله نوهاوس

حتی با نرخ تولید پایین تر (که تا حد زیادی نشان دهنده موفقیت دیفرانسیل در چنین ژانر محبوب سیاه پوست است)، آلمانی Nele neuhaus می تواند با هموطن بزرگ خود مقایسه شود پیوند شارلوتبه اما همانطور که می گویم ، تمپوها ، سرعت انتشارات ، حکمروایی می کنند و Neuhaus به نظر نمی رسد که به طور دقیق با موزوس خود مواجه شود.

اما ای تصادفات سرنوشت، گاهی اوقات استثنا قاعده را ثابت می کند. چرا که یک داستان تخیلی قدرتمند، شخصیت هایی که خیره می شوند و نقشه هایی که عضلات گردن را منقبض می کنند، مانند میز تمرین با جین فوندا، می توانند با قدرتی غیرعادی در حافظه وارد شوند. اینگونه است که حماسه بودن اشتاین و کرخوف (o سری taunus توسط رشته کوه که همه چیز در آن اتفاق می افتد) هنوز خوانندگان را از سراسر جهان در تعلیق نگه می دارد تا منتظر تحویل بیشتر باشد. در حال حاضر ، انتشار مجدد موج ضربه ای را تا زمانی که رمان یا دنباله بعدی به طور غیرمنتظره ظاهر شود ، حرکت می دهد.

و همچنین مطالعاتی وجود دارد که تضمین می‌کند ما یاد می‌گیریم آنچه را که به طور مکرر به ما حمله می‌کند فراموش کنیم تا برای آنچه که به صورت پراکنده‌تر اتفاق می‌افتد ارزش بیشتری قائل شویم (همیشه از نظر کتاب یا سریال، همانطور که فهمیدم). و بنابراین نویسنده ای مانند نله فرصتی برای حفظ قدرت خود با وجود نداشتن ریتم تجاری پیدا می کند. البته برای اینکه این اتفاق بیفتد، کیفیت حرف اول را می زند تا هرگز گرگی را که در وحشی ترین قلب آلمان زندگی می کند فراموش نکنیم.

3 رمان برتر توصیه شده توسط Nele Neuhaus

سفید برفی باید بمیرد

هر چیزی دو خوانی و دوبینی دارد. صمیمیت و گرمای یک داستان زمانی که الگوهای آن اندکی تغییر کند می تواند سرد و تاریک شود. زیرا تقریباً هر افسانه، داستان و حتی مَثَل، اگر مرا عجله کنید، به خوبی و بدی می پردازد، در مورد پیروزی های پیرونی نیکی در برابر وسوسه هایی که غلبه بر آنها دشوار است، خشونت پنهان و خصومت. بله، مطمئناً کسانی هستند که در پایان داستان خود فکر می کردند که سفید برفی باید بمیرد.

در چنین مواردی ، فقط باید بهترین برنامه را طراحی کرد ، بدترین کارها را انجام داد تا بتوان صحنه ای را پیدا کرد که به بهترین وجه با روان پریشی همراه باشد و با آن یک فیلمنامه بسازد که همه را شگفت زده کند و در نهایت از شیطان توانایی ارائه این به داستان باز می گردد تا هیچ کس فراموش نکند که شر نیز پیروز می شود. و وقتی این کار را می کند ، بزرگ است.

در یک روز غم انگیز نوامبر، کارگران یک اسکلت انسانی را در یک فرودگاه قدیمی پیدا می کنند. اندکی بعد، شخصی زنی را از روی پل هل می دهد. این تحقیقات، بازرس ارشد اولیور فون بودنشتاین و پیا کیرشهوف را به تحقیق در مورد رویدادهای گذشته هدایت می کند: سال ها پیش، در شهر کوچک آلتنهاین، دو دختر بدون هیچ ردی ناپدید شدند. توبیاس سارتوریوس جوان بدون مدرک پشت میله‌های زندان به پایان رسید. حالا او از زندان آزاد شده و به شهر بازگشته است، جایی که ناپدید شدن یک دختر دیگر باعث شکار جادوگر واقعی می شود.

سفید برفی باید بمیرد

گرگ بزرگ بد

گرگ پارادایم شوم ترس‌های آتاویستی است که هنوز انسان‌ها را با نزدیک‌ترین محیط طبیعی‌شان مرتبط می‌کند. زیرا گرگ در نزدیکی انسان در انتظار شکار آسان در میان دام های خود زندگی می کند. این در مورد غذا خوردن است، چیزی بیش از این نیست. اگر روزی در جنگل گم شویم، شاید او از ما دوری کند، زیرا می داند که انسان از قبل برای انسان یک گرگ است، برای او بیش از حد منحرف است، که فقط می خواهد غذا بدهد...

یک روز گرم در ماه ژوئن ، آنها جسد یک دختر شانزده ساله را در رودخانه ماین ، در شهری در نزدیکی فرانکفورت پیدا می کنند. همه چیز نشان می دهد که او قربانی بدرفتاری شده و کشته شده است ، اما هیچ کس مفقود شدن او را گزارش نکرده است. پس از هفته ها کار ، یکی از راهنمایی ها بازرسان پیا کیرچف و الیور فون بودنشتاین را به مجری معروف تلویزیون هدایت می کند. پیا و الیور مجبورند نمای جامعه بورژوایی را بشکافند تا با توطئه ای روبرو شوند که نزدیک است زندگی آنها را تحت تأثیر قرار دهد.

گرگ بزرگ بد

کسی که باد می کارد ، طوفان درو می کند

La رمان سری Taunus که تا حد زیادی از خط تعلیق خود دور می شود تا جنبه های کلاسیک سیاه را مورد بررسی قرار دهد. فساد و مرگ. قیمت برای همه چیز و همه. گمانه زنی ها و شبهات با پیشینه محیط زیست به عنوان یک نقطه اساسی که از آن می توان یک طرح بحث برانگیز نیز در پس زمینه ایجاد کرد.

یک مزرعه بادی منجر به درگیری شدید بین مدافعان و مخالفان آن می شود، اما آیا این نفرت می تواند منجر به کشتن کسی شود؟ به محض بازگشت از تعطیلات خود، بازرس پیا کیرشهوف از رئیسش الیور فون بودنشتاین تماسی دریافت می کند: او باید فوراً به کلکیم، جایی که جسدی پیدا شده است، گزارش دهد. قتل یا تصادف، موضوع پیش پا افتاده بود اگر این واقعیت نبود که قربانی، نگهبان شب شرکت WindPro است که اخیراً به دلیل ساخت بیش از بحث برانگیز مزرعه بادی در Taunus در دید همه قرار گرفته است. پروژه ای که مقاومت بسیاری از همسایگان را دارد.

همچنین شایعاتی مبنی بر فساد و جعل نظرات کارشناسان وجود دارد. هنگامی که قربانی دیگری بلافاصله بعد ظاهر می شود ، پلیس از خود می پرسد: آیا مجرم از جسد هر کسی که برای فرار از بدن لازم است عبور می کند؟ الیور و پیا باید با یکی از سخت ترین موارد زندگی حرفه ای خود روبرو شوند.

کسی که باد می کارد ، طوفان درو می کند
امتیاز دادن به پست

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.