با 3 کتاب برتر آلبرتو فوگه آشنا شوید

وقتی کسی می پرسد چرا می نویسد؟ می توانید سعی کنید با توسل به برخی از آثار مانند "همانطور که می نویسم" توسط آنها ، پاسخ دقیقی بدهید Stephen King یا "چرا می نویسم" از خاویر رومئوبه یا می توانید به سادگی استراتژی تیتانیک را اجرا کنید آلبرتو فوگوئتبه پاسخی که برای هر پاسخی دلایل "فقط به این دلیل" را مطرح می کند ، دلیلی که با آن چیزهای بزرگ روبرو می شوند.

بیهوده نیست، فوگه همه چیز را با دیدی کل نگر از روایت می نویسد. کتاب هایی که گاه داستانی ناب هستند و گاه بر واقع گرایی وقایع نگاری یا بر سر و صدای جستار یا تحقیق در جوهرهای زندگی نامه ای تکیه دارند... نوشتن همین است. نویسنده کسی است که شروع به روایت کردن می کند فقط به این دلیل که آن داستان، یا آن تحقیق یا ایده ای که مدام بر درهای تخیل می کوبد.

بنابراین برای فوژه آسان نیست که روی بهترین رمان ها یا بهترین مقالات خود تمرکز کند. بسیار بد اخلاق برای گیجی زیگزاگ می کند. زیرا بین واقعیت و داستان تخیلی وجود دارد که همه ما در آن زندگی می کنیم. آنجا که آستانه ها مه آلود است ، جایی است که داستانهای Fuguet ما را جذب می کنند و ما را به دلیل ایجاد ادبیات از همه چیز برنده می کنند.

3 کتاب برتر توصیه شده توسط آلبرتو فوگه

عرق

اینکه جهان ادبیات جنگل نویسندگان است ، شکی نیست. در بین خودخواهی های گسترده ، نویسندگان با چشمانی تهدید آمیز به یکدیگر نگاه می کنند. این در مورد حفظ سرسبزی سرزمین خود و تسخیر برچسب های اصلی با پرهای رنگارنگ خلاقیت خود است که توسط خوانندگان شبح مورد توجه قرار گرفته است ...

عرق سرسخت ، وحشی ، داستان عظیم یک ویراستار است که با اعتماد به نفس و طنز خورنده ، عملکرد و روابط دنیای ادبیات را توصیف می کند ، که با دیدار و رفتارهای ظالمانه یک نویسنده ستاره و پسر خرابش متشنج می شود. و تحریک آمیز

خوشبختانه طنز بی رحمانه نمایشگاه غرور که می تواند گشت و گذار مطبوعاتی نویسندگان و خودخواهی های رها شده آنها باشد ، این رمان همچنین تحقیقی بدون بیهوشی در جهان زیرزمینی همجنسگرا است که در آن با گسترش مجموعه ای از آثار زودگذر و روابط افراطی جسمانی ، توسط گریندر ، شبکه اجتماعی موفق تماس های همجنس گرایانه ، تقویت شده است که آلف ، قهرمان رمان ، با همان فرکانسی که نویسندگان آن از او به عنوان مشاور ، مشاور یا همدست استفاده می کنند ، استفاده می کند. در همین حال ، شهر سانتیاگو ، جایی که چند روزی است که عرق بازگو می کند ، حضوری غیرمعمول پیدا می کند که روایت شیلی به ندرت توانسته است آن را ارائه دهد.

عرق، اثر Fuguet

جوهر قرمز

تشخیص اینکه به عنوان نویسنده همیشه چیزی از پوست خود را در آثار خود می گذارید ، نقطه شروع خوبی است. از آنجا که ما یک انسان هستیم و هیچ چیز انسانی برای ما بیگانه نیست ، همانطور که مرد خردمند می گوید ... زندگی ما رمانی است که با گذشت زمان به طور فزاینده ای به داستان اضافه می شود. برای شروع نوشتن ، به طور کامل وارد آن آینه های اسرار آمیز می شویم که با آنها همه چیز را تغییر شکل می دهیم.

"من هرگز زمان بهتری برای نوشتن نداشتم. از میان رمانهای من ، این بیشترین زندگینامه است ، اما شخصی ترین آن نیست. با جوهر قرمز سعی کردم خودم را استتار کنم ، خودم را دوباره اختراع کنم ، متوقف شوم ، دور شوم ، و این لذت بخش بود. ، دوستی و رابطه پدر و پسر.

آلفونسو، روزنامه‌نگار جوانی که در روزنامه الکلامور تمرین می‌کند، مجموعه‌ای از وقایع خونین را که در دهه 80 در سانتیاگو رخ داده است را به طرز سرگیجه‌آوری روایت می‌کند. قسمت اعظم رمان بالای ون زردی می‌گذرد که در آن آلفونسو و همراهانش جنایات، خودکشی‌ها را گزارش می‌کنند. و غیره و تصادفات در حین صحبت، بحث، شوخی و سعی در خواندن واقعیتی شدید و خفقان‌آور، برایشان متراکم و در عین حال سبک.

Tinta roja که در ابتدا در سال 1996 منتشر شد و در سال 2000 در پرو به فیلم تبدیل شد ، نقطه عطفی در روایت شیلی بود که بعدها به یک علامت علامت در آثار آلبرتو فوگه تبدیل شد: راهی که همیشه در مسیرهای غیر منتظره پیش می رود.

جوهر قرمز، توسط Fuguet

اعزام های پایان جهان

در این کتاب ترکیبی، آلبرتو فوگه شخصاً، اما به روش‌های بسیار متفاوت، به سالی تاریخی که با یک ماه‌گرفتگی کامل آغاز می‌شود، می‌پردازد، با بهاری امیدوارکننده ادامه می‌یابد که ناگهان جای خود را به یک طغیان اجتماعی بزرگ می‌دهد و تا تابستانی پرتنش و طوفانی ادامه می‌یابد. منجر به یک بیماری همه گیر با ابعاد غیرقابل تصور می شود. داستان‌ها، یادداشت‌های روزانه، خواندن یادداشت‌ها، دیالوگ‌ها، بازتاب‌ها، تواریخ موسیقی پاپ، نقل قول‌ها و حتی دستور پخت غذا. این روزنامه نگاری یا وقایع نگاری نیست، اگرچه تا حدی از آنجا می آید، داستان ناب نیز نیست، رمان نیست، اگرچه گاهی اوقات فکر می کنم اینطور است، می توان آن را به عنوان یک تریلر از اتفاقات اخیر دید. . در آغاز.

روایت زمانهای نادر و آشفته در روابط صمیمی ، اجتماعی و سیاسی آسان نیست. با این حال ، Fuguet از یک فرصت استفاده می کند و حماسه ای از فروپاشی ایجاد می کند. هدف او جسورانه بود: ثبت احساسات ، محیط ها ، ترس ها ، شخصیت ها ، مهمانی ها ، ناراحتی ، خنده و آرزوهایی که بین سالهای 2019 تا 2020 متولد شد. همچنین آینده را تصور کنید. همه اینها و بیشتر ، به این آلبوم فوری شکل می دهد که به آنچه فرانک اوهارا شاعر یک روز نوشته است توجه می کند و از انتهای جهان به عنوان یک پیام در این اعزام ها استفاده می شود: "در زمان بحران ، ما باید همه بارها و بارها تصمیم می گیرند که چه کسی را دوست داریم. "

اعزام های پایان جهان
امتیاز دادن به پست

1 نظر در مورد “کشف 3 کتاب برتر آلبرتو فوگه”

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.