با یک سوایپ به Albert Espinosaراوی آمریکایی تی جی کلون، که فقط خیالیتر و مبدلتر به عنوان یک نویسنده سادهلوح است، در جستجوی ادبیاتی دگرگونکننده از تمثیلی است. همیشه با دوز طنزی که از جنبه های غیرقابل تصوری سرچشمه می گیرد که کلون می داند چگونه با طبیعی بودن موارد استثنایی به طرح داستان بیاورد.
کلون از اولین آثارش، با آگاهی بیشتر نسبت به گرایشهای جنسی متفاوت، امروز نویسندهای همهکارهتر در کارنامه داستانی خود است. البته همیشه با رگه ای که به اخلاقیات نهایی به عنوان اوج هر اثر اشاره می کند.
بهعنوان نویسنده ادبیات جوانان به دلیل تعالی مجموعههای نهر سبزش، در اینجا او را به عنوان چیز دیگری نجات میدهیم، زمانی که بهعنوان راوی روزمره به سمت آن والایی که میتواند از خارقالعاده سرچشمه بگیرد، دوباره کشف شد.
3 رمان برتر پیشنهادی کلون
زیر درب زمزمه ها
اسطوره قایقرانی که ما را به آن طرف می برد. فقط در این مورد، سکه، obolus، به شما کمک می کند تا قبل از شروع آخرین سفر، چند طعم آخر را به خود بدهید. چیزی که خود دانته هنگام شروع حماسه خود تا رهایی نهایی می خواست. در مواجهه با پایانی مشخص و قریبالوقوع، چارهای جز بهرهبرداری از هر لحظه وجود ندارد و آن چیزهای کوچک آخر را به تمرینی برای خداحافظی ظریف با بازیگر اصلی کل فیلم زندگیاش تبدیل میکند.
به The Crossing of Charon خوش آمدید. چای داغ، اسکون تازه، و مرده در راه است. وقتی والاس پرایس را در حال شرکت در مراسم تشییع جنازه خود می بینند، متوجه می شود که مرده است. اما والاس آمادگی ترک این دنیایی را ندارد که به سختی میدانست چگونه در زندگی از آن لذت ببرد. بنابراین، وقتی به او یک هفته فرصت داده می شود تا به زندگی پس از مرگ جهش کند، تصمیم می گیرد آن چند روز باقی مانده را به طور کامل زندگی کند.
سپس سفری خارقالعاده آغاز میشود که در آن، با کمک هوگو، که یک چایفروشی زیبا را در میان کوههای یک شهر کوچک مخفی کرده است و همچنین قایقنشینی است که به روحها کمک میکند تا از «آن سوی» عبور کنند، لذت بردن را یاد میگیرد. زیبایی جزئیات و شما قادر خواهید بود تمام آنچه را که از دست داده اید جبران کنید. قسمتهای مساوی متحرک و خندهدار، زیر درب زمزمهکننده داستانی است درباره فشردن زندگی با گرما، درخشش و همدلی خارقالعاده تی جی کلون.
خانه ای روی آبی ترین دریا
در عجیبترین و از نظر طرح داستانی، میتوانید از حداکثر نزدیکی از بیگانگی لذت ببرید. زیرا هیچ چیز بهتر از یک نویسنده شما را کاملاً از تمرکز خارج نمیکند تا جنبههای بسیار خاصی را که برای ما بار سنگینی هستند یا باید ترویج کنیم تا دقیقاً ناعادلانهترین وزنها را کنار بگذاریم، تشخیص دهید. بله، چیزی شبیه جادو.
کار، کار و کار بیشتر. لینوس بیکر می تواند هر شخصی باشد، در هر مکانی، زندگی هر زندگی. او به این متقاعد شده بود، و اگر شما او را میشناختید، تردید نمیکردید که مطمئن شوید لینوس به آن دسته تعلق دارد، نه بیشتر، نه کمتر. و همینطور بود، تا روزی که این کارمند اداره جوانان جادویی توسط عالی ترین اداره فراخوانده شد تا بر پرورشگاهی نظارت کند که به ندرت هیچ سابقه ای از آن وجود دارد.
با در دست داشتن این وظیفه جدید، لینوس به جزیره مارسیاس سفر می کند، جایی که باید بر شش یتیم طبقه بندی شده به عنوان خطرناک (در میان دیگران درباره دجال آینده صحبت می کنیم) و مراقب مرموز آنها نظارت کند. در آنجا باید ترس ها و تعصباتش را که زیاد است کنار بگذارد تا بفهمد کاری که واقعا باید انجام دهد آن چیزی نیست که برایش فرستاده شده است. زیرا در مرسیاس، لینوس متوجه خواهد شد که مسیر خوشبختی برای هر یک از ما متفاوت است و اگر جرات قدم بردارید، به جایی خواهید رسید که خود را پیدا خواهید کرد.
دو مرد و یک پسر
زمینه های خانوادگی تغییر می کند. خانه جایی است که انسان روح هایی را می یابد که با خویشاوندی یا با هماهنگی ساده و نقطه ایثار در زندگی روزمره با آنها زندگی کنند. دادن به یکدیگر در هر پارادایم فعلی از آنچه که یک خانواده می تواند باشد.
سه سال پیش مادر Bear McKenna بدون هیچ ردی با دوست پسر جدیدش ناپدید شد و بیر را مجبور کرد تا از تایسون، برادر شش ساله اش مراقبت کند. آنها به هر نحوی که می توانستند از پس آن برآمده اند، اما به دلیل تعهد انحصاری او به تایسون، بیر به سختی فرصتی برای لذت بردن از زندگی پیدا می کند. تا اینکه سمور به شهر بازگردد.
اوتر برادر بزرگتر بهترین دوست خرس است و همانطور که در تمام زندگی خود دارند، این دو به شکلی که انتظار نمی رود با یکدیگر درگیر شوند. با این حال، این بار از شدت احساسی که بین آنها وجود دارد گریزی نیست. بیر هنوز معتقد است که به عنوان نگهبان تایسون تعلق دارد، اما نمی تواند فکر کند که شاید زندگی چیزی برای او یا شخص دیگری آماده کرده باشد.