نویسنده از تکینگی ها تغذیه می کند. ادبیات به داستانهای پیشگامانهای نیاز دارد، مانند آنچه سوفیا گوآداراما در هر یک از رمانهایش به ما ارائه میدهد. این تکینگی ها برای گسست از داستان مسطح، متوسط و ولرم خدمت می کنند. چرا که فراتر از قراردادها، آداب و رسوم و دیگر سوابق لازم برای همزیستی در جامعه، در پسآبهایی مانند ادبیات به دنبال تفاوت و سختگیری هستیم. راهی برای شکستن همه چیز برای شناخت خودمان بدون کرست. برای داشتن دیدگاه انتقادی تر یا یافتن جفت روح از غیرمنتظره ترین.
در رفت و آمدهای او بین ژانرهای بسیار متفاوتی مانند علمی تخیلی یا داستان های تاریخی، سوفیا گوآداراما ما را با شخصیت های زنده اش خارج از صفحه معمولی به حرکت در می آورد. اگر یکی از رمانهای سریال تاریخی بزرگ تلاتونیس امپراتوری باشد، میتوانیم نقدی پیدا کنیم که تکمیل کننده وقایع نگاری رسمی باشد. اگر موضوع علمی تخیلی باشد، آن نیت وجودی داستان های بزرگ این ژانر مخفیانه وارد داستان می شود. اگر او در نهایت به یک داستان صمیمی بپردازد، نقشه اش تپش می زند و حتی خونریزی می کند.
3 رمان برتر توصیه شده توسط Sofía Guadarrama Collado
منشأ همه بدی ها
درام همیشه به دنبال ترمیم آن است. حقیقت تلخ نهایی دیر یا زود برای همه ظاهر می شود. مواردی وجود دارد که ادبیات به تمام سوالات باقی مانده پاسخ کامل می دهد. ریشه کن کردن، جدا شدن یک دختر از مادرش ما را در آن فضای کامل ترین بیگانگی قرار می دهد. درست همان مکان مشترکی که همه ما در آن خودمان را زمانی می بینیم که از انواع و اقسام هنرهای مصنوعی خلع شده ایم.
رناتا چهارده ساله است و مطمئن است که به خاطر مرگ مادرش: سابینا خوشحال است. خوانندگان از انگیزه های آنها بی خبرند و دقیقاً همین ناشناخته چیزی است که ما را درگیر این داستان می کند که شخصیت های پیچیده ای را نشان می دهد که با قلمی ترسیم شده اند که بدون شک می داند چگونه داستان بگوید.
سوفیا گوآداراما کولادو نشان می دهد که وقتی حسادت به بزرگترین انگیزه او تبدیل می شود، یک موجود چه توانایی دارد. نویسنده مکزیکی با این رمان تأیید میکند که تخیل او دائماً مرزهای یک جهان ادبی را به چالش میکشد که نمیتوان آن را به یک ژانر رمان تاریخی، علمی تخیلی، زندگینامه داستانی یا تریلر تاریخی محدود کرد. صوفیه در حال حاضر مورد توجه و همدستی ما در خواندن است.
پیسو 931
بسیاری از خوانندگان سوفیا گوآداراما ممکن است در این انتخاب با من موافق نباشند. اما این است که CiFi من را از ابتدا به عنوان خواننده برنده کرده است. من عاشق کنکاش در هر داستانی هستم که با امر اگزیستانسیال از منظری به همان اندازه دور و در عین حال به همان اندازه پانورامیک و خارق العاده است.
علاوه بر این، بهانه، نقطه شروع مجازی به عنوان سیاه چاله ای که واقعیت را می بلعد و همه ما را با نیروی مرکزگرا جذب می کند، همیشه مورد توجه است. RRSS و مغناطیس آن، اینترنت و در نظر گرفتن آن به عنوان یک انقلاب مطلق وجود ما...
اگر فکر می کنید از قبل جهان را می شناسید در اشتباهید. در دنیایی که توسط جنگ ویران شده است، فضای مجازی تنها واقعیت قابل دوام است. آیا شبکه های اجتماعی بهترین گزینه برای جستجوی شادی هستند؟
پشت دنیای ایده آل همیشه یک دروغ تاریک وجود دارد. اینجا خدا یک کاربر دیگر است.
فتح مکزیک Tenochtitlan
از زمانی که فیلم آخرالزمان مل گیبسون را دیدم، فتح دنیای جدید برای من بسیار متفاوت بود. بد شناخته شده و بد شناخته شدن به عنوان پارادایم تکامل انسان. کاستهای منحرف قدرت و خدایانشان و فاتحان با خدایشان. یک سهام آبدار برای کشف آن از همه منابعش.
در 8 نوامبر 1519، هرنان کورتس برای اولین بار در همراهی 450 اروپایی و تقریباً 6,000 سرباز Tlaxcalteca، Choulteca، Huexotzinca و Totonaca وارد شهر جزیره ای مکزیک Tenochtitlan شد.
500 سال پس از رویدادی که تاریخ امپراتوری مکزیکا و کل قاره آمریکا را به طور کامل تغییر داد، سوفیا گوآداراما کولادو، فتح مکزیک تنوچتیتلان، نسخه ای از مکزیک را به خواننده ارائه می دهد. رمانی که ما را به سوی دیگر تاریخ نزدیکتر میکند - فاتحان را در یک هواپیمای بسیار دور قرار میدهد - و به ما کمک میکند تا از چشم موکتزوما، کویتلاهواک و کواهتموک بفهمیم که خودشان نمیدانستند و چقدر پیچیده بود زندگی کردن ظهور غیرمنتظره یک نژاد وحشتناک ناشناخته از مردان، حیوانات، سلاح، زبان، آداب و رسوم، مذهب و سلطنت.