ادبیات فرصتی برای نجات ما دارد. دیگر بحثی نیست که به کتابخانههایی فکر کنیم که در آن فرزندان فرزندانمان بتوانند از اندیشه، علم و دانش نهفته شده در کتابها به عنوان حق ثبت یک تحول اجتناب ناپذیر استفاده کنند. می دانیم که زودتر از دیرتر چیزی باقی نمی ماند. به همین دلیل است که اشعار برای شروع به رقصیدن باید از جستجوی استدلال و علم دست بردارند. منظورم آن رستگاری است. پاراگراف های شاداب یا آیات پر جنب و جوش؛ چرخش غیرممکن با پاهای بالرین در مورد پایان جهان به ضرب آهنگ یک سمفونی یخی واگنر.
آگوستین فرناندز مالو نامه هایش را وادار به امضای اعلامیه آخرین اراده می کند. میراث سیاه روی سفید تمدنی که هیچ فایدهای باقی نمیگذارد، جز این ایده آزاردهنده که آنچه مهم بود فقط عشق بود. زیبا، آنچه می ماند زودگذر است. آگاهی از این اثر نهایی به همان اندازه شفاف و جذاب است. زیرا با پا گذاشتن بر ایتاکای اولیس و کاوافیس ما را به افق نزدیک می کند، به آرمان شهر. با این تفاوت که همچنین نشان می دهد که تمام سفرهای قبلی معنای کمی داشتند.
فراتر از جزیره معروف یونانی به عنوان یک تمثیل، هیچ جایی بهتر از شهری مانند ونیز برای بررسی این ایده ها نیست. همیشه با آن انحطاط نمک نمک، زنگ و سرخابی آراسته شده است. جایی که زیبایی، ظرافت، اما همچنین مالیخولیا و زوال، ترکیبی از مفاهیم بیداری زودگذر، از ورود نهایی احتمالی دریا است که همه چیز را به عنوان آتلانتیس جذاب روزهای ما در بر می گیرد.
ونیز زمانی در قرن بیست و یکم. وقتی زن و شوهری در شهر پرسه می زنند، بشریت ناخودآگاه به سمت فروپاشی پیش می رود، غافل از نشانه هایی که پایان جامعه ای را که ما می شناسیم خبر می دهد. او یک معلم زبان لاتین است و در تعطیلات است. او یک نویسنده است و بر روی یک مقاله درباره عشق کار می کند. هر دو قرار است نقش مهمی در گذار به دنیای جدید ایفا کنند.
کتاب همه عشق ها نگاهی جدید به یک موضوع جهانی ارائه میکند و پویاییهای متفاوتی را که عشق اتخاذ میکند، هم در حوزه صمیمی زوج و هم در سایر جنبههای زندگی عمومی، مانند سیاست، اقتصاد یا علم بررسی میکند. آگوستین فرناندز مالو با بازی با سبک ها و ژانرها، آمیختن ماهرانه داستان، شعر و مقاله، رمان فلسفی جذابی نوشته است که به شدت متعهد به امید از دیستوپیای حال است.
هم اکنون می توانید رمان «کتاب از همه عشق ها، نوشته آگوستین فرناندز مالو، اینجا: